گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد شانزدهم
بخش دوم: سورهي روم




اشاره
نشانههاي الهی در جهان و توحید فطري ثواب و عقابهاي رستاخیر ارتباط حالات مردم با رویدادهاي زندگی ارتباط گذشته و
آیندهي بشر پیشگویی اعجازآمیز دربارهي جنگ ایران و روم ص: 117
اول: سیماي سورهي روم
اشاره
سیماي سورهي روم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداي گسترده مهرِ مهرورز
شمارگان
سورهي روم که درمکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرودآمده، داراي 60 آیه، 819 واژه و 3534 حرف است.
نزول
این سوره هشتاد و سومین سوره در ترتیب نزول است (بعد از سورهي انشقاق و قبل از سورهي عنکبوت) و در سالی که ایرانیان بر
« رُوم » رومیان پیروز شدند فرو فرستاده شد. این سوره در چینش کنونی قرآن سیامین سوره به شمار میآید. نام: تنها نام این سوره
است که به مناسبت آیهي دوم آن نامگذاري شده است. این آیه بیانگر شکست روم و پیشبینی پیروزي رومیان در آیندهي نزدیک
است.
فضایل
در مورد فضیلت خواندن این سوره از امام صادق علیه السلام حکایت شده است که سورهي روم و عنکبوت نزد خدا موقعیّت مهمی
ص: «1» . دارند و هرکس آنها را در شب بیست و سوم ماه رمضان بخواند، اهل بهشت خواهد بود
118 تذکر: روشن است که موقعیت این سورهها در نزد پروردگار به خاطر محتواي آنهاست و آن گاه کسی اهل بهشت میشود که
آغاز میشود « الم » این سورهها را بخواند و به محتواي آنها عمل نماید. ویژگی: این سوره از سورههایی است که با حروف مقطعهي
و با آن که مکی است، داستانهاي پیامبران در آن نیامده است.
اهداف
هدفهاي اساسی این سوره عبارتاند از: 1. یادآوري توحید فطري و شناخت خدا از طریق نشانههاي او در جهان؛ 2. یادآوري
قیامت و عذاب و ثواب آن؛ 3. کشف ارتباط استوار، میان حالات مردم و رويدادهاي زندگی و نیز ارتباط گذشتهي بشریت با
وضع موجود و آیندهي او و قوانین هستی.
صفحه 39 از 137
مطالب
مهمترین مطالبی که در این سوره به چشم میخورند عبارتانداز: الف) عقاید: 1. بیان دلایل آفاقی و انفسی براي شناخت خدا و
3. یادآوري قیامت و سرنوشت ؛( 2. یادآوري فطرت توحیدي انسان (در آیهي 30 ؛(27 - تذکر عظمت آیات خدا (در آیات 19
. 4). ب) اخلاق: 1 - 4. اعجاز قرآن در پیشگویی پیروزي روم بر ایران (در آیات 2 ؛(16 - مشرکان و مؤمنان (در آیات 11
2. تکذیب و کفر، عاقبت گناهکاران (در آیهي 10 )؛ تفسیر ؛( یادآوري حقّ خویشاوندان (ذِي القُربی و نیکی به آنها (در آیهي 37
. 4. دعوت به صبر (در آیهي 60 ). ج) احکام: 1 ؛( 3. دستور به تقوا و پارسایی (در آیهي 31 قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 119
؛( 2. تذکري دربارهي مالکیت؛ 3. نوید نیکی براي پرداخت کنندگان زکات انفاق (در آیهي 38 ؛( نکوهش رباخواري (در آیهي 39
- 4. دعوت به نماز (در آیهي 31 ). د) داستان: پیروزي ایرانیان بر رومیان و پیشبینی شکست ایران در آیندهي نزدیک (در آیات 2
2. یادآوري نظام زوجیّت و آفرینش همسران و رابطهي دوستی آنها با ؛( 4). ه) مطالب فرعی: 1. خلقت انسان از خاك (در آیهي 20
4. دعوت به ؛( 3. تبیین حالات افراد بیایمان و گناهکار و ظهور فساد در زمین بر اثر گناهان (در آیه 41 ؛( یکدیگر (در آیهي 21
5. تذکر چگونگی تشکیل ابر و باران که نکاتی علمی در بردارد (در آیهي 48 ). *** تفسیر ؛( مسافرت در زمین (در آیات 9 و 42
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 121
دوم: محتواي سورهي روم
اشاره
خداي متعال سورهي روم را با حروف مقطعه آغاز میکند و میفرماید: 1. الم الف، لام، میم. نکتهها و اشارهها: 1. بیست و نه سوره
از قرآن با حروف مقطعه آغاز میشوند و سورهي روم یکی از آنهاست. در مورد معناي این حروف و دیدگاههاي مفسران در اول
سورهي بقره و آل عمران و ... سخن گفتیم و به این نتیجه رسیدیم که این حروف اشاره دارد که قرآن با آن عظمت و اعجازش از
همین حروف معمولی ساخته شده است، ولی با این حال کسی نمیتواند مثل آن را از حروف الفبا تألیف کند. 2. معمولًا در
« الم » سورههایی که حروف مقطعه وجود دارد بلا فاصله از عظمت قرآن سخن گفته شده است. در این سوره نیز پس از حروف
. پیشگویی اعجازآمیز قرآن در مورد شکست و پیروزي رومیان بیان شده است، که اشاره به عظمت قرآن دارد. آموزهها و پیامها: 1
به حروف الفبا که قرآن از آنها ساخته شده است بنگرید و به عظمت قرآن پی ببرید. 2. اگر میتوانید، از حروف الفبا، کتابی به
عظمت قرآن تألیف کنید. *** ص: 122 قرآن کریم در آیات دوم تا چهارم سورهي روم با اشاره به
4. غُلِبَتِ الرُّومُ* فِی أدْنَی الأرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ - شکست رومیان از ایرانیان، پیروزي رومیان را پیشگویی میکند و میفرماید: 2
غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ* فِی بِضْعِ سِنِینَ للَّهِ الأمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ المُؤْمِنُونَ. (سپاه) روم در نزدیکترین سرزمین شکست
خورد؛* و [لی آنان بعد از شکستشان در [ظرف چند سال به زودي پیروز خواهند شد.* کار [ها] قبل از (آن شکست) و بعد از (این
پیروزي)، فقط از آنِ خداست؛ و در آن روز، مومنان از یاري الهی (و پیروزي دیگري) شاد میشوند. شأن نزول: حکایت شده که
در هنگام حضور پیامبر صلی الله علیه و آله در مکه، جنگی میان ایرانیان و رومیان (که دو ابرقدرت آن عصر بودند) واقع شد و در
این نبرد ایرانیان پیروز شدند. آیات فوق فرود آمد و به صورت اعجازآمیزي پیشگویی کرد که در آیندهاي نزدیک رومیان پیروز
نکتهها و «1» . میشوند؛ و پس از چند سال این واقعه به وقوع پیوست و بار دیگر حقّانیّت پیامبر صلی الله علیه و آله و قرآن اثبات شد
اشارهها: 1. یکی از جهات اعجاز قرآن همان پیشگوییهاي تاریخی و اخبار غیبی آن است که آیهي فوق را از این موارد
چرا که قرآن با ص: 123 تأکیدات متعدد به طور قاطع پیشگویی میکند که رومیان «2» ، شمردهاند
صفحه 40 از 137
پس از شکست خود به زودي پیروز میشوند و حتی حدود سالهاي آن را پیشبینی میکند که این پیش گویی پس از چند سال به
وقوع پیوست. پیشبینی پیروزي قدرتهاي بزرگ، آن هم در عرض چند سال کوتاه و پس از شکستی سنگین، کاري دشوار است
و با علم عادي ممکن نیست و حتی کارشناسان سیاسی و نظامی نیز در این موارد با احتیاط سخن میگویند. 2. دولت ایران و روم
و پادشاه « خسرو پرویز » درعصر پیامبر صلی الله علیه و آله دو ابرقدرت بزرگ جهان به شمار میآمدند. در آن زمان پادشاه ایران
به قلمرو روم شرقی « شاهین » و « شهربراز » بود و جنگی 24 ساله بین آنان در گرفت. نخست سپاه ایرانیان به سرداري « هرقل » روم
حمله کردند و به سختی آنان را شکست دادند به طوري که منطقهي شامات، مصر و آسیاي صغیر را تصرف کردند. این شکست در
سپس پادشاه روم درسال 622 میلادي تهاجم خود را به «1» حدود سال 616 میلادي (یعنی حدود سال ششم یا هفتم هجري) رخ داد
بنابراین، شکست ایرانیان در حدود سالهاي اول تا ششم هجري بود و «2» . ایران آغاز کرد و ظرف شش سال ایران را شکست داد
صلح حدیبیه نیز در سال ششم هجري واقع شد. 3. محل درگیري سپاه ایران و روم و مکان شکست رومیان، در شمال جزیرة العرب
در سرزمین شام، نزدیک محل سکونت مردمان مکه بوده است. البتّه برخی مفسران نیز احتمال دادهاند که این مکان نزدیکترین
ص: 124 نقطهي مرزي ایران و روم بوده که شکست رومیان در آن نقطه اهمیت بیشتري داشته
در «1» . است؛ چرا که اگر کشوري در نقطهي مرزي و محل قوّت خود شکست بخورد، به زودي قادر به جبران شکست نخواهد بود
این صورت پیشگویی پیروزي رومیان اهمیت بیشتري مییابد. برخی از محققان نیز این بخش از آیه را یکی از موارد اعجاز
منطقهاي ) « بحر المیت » علمی قرآن دانستهاند؛ چرا که محققان علم جغرافیا دریافتهاند که گودترین و پایینترین منطقهي روي زمین
به «2» ( پایینترین و پستترین سرزمین ) « ادنی الارض » نزدیک فلسطین) است که جنگ ایران و روم در آن واقع شد و قرآن با تعبیر
پیشبینی قرآن به صورت حدودي است؛ چرا که «4» . به معناي زمانی حدود سه تا نه سال است « بِضْع » .4 «3» . آن اشاره کرده است
جنگهاي آن عصر چندین سال طول میکشید و در طول جنگ و پس از فراز و نشیبها معلوم میشد که چه کسی شکست
خورده است. 5. در این آیات بیان شده که مؤمنان در هنگام پیروزي رومیان خوشحال خواهند بود. این خود پیشگویی دیگري در
این آیات است؛ چرا که در هنگام پیروزي رومیان، صلح حدیبیه واقع شد که پیروزي بزرگی براي مسلمانان بود و آنان به خاطر آن
شادمان بودند. البتّه این احتمال نیز هست که شادي مسلمانان که در آیه بدان اشاره شد به خاطر تحقّق پیشگویی قرآن و اثبات
ص: 125 آموزهها و پیامها: 1. قرآن کتابی الهی است؛ چون اخبار «5» . حقانیّت آن بوده باشد
اعجازآمیز غیبی دارد. 2. به پیروزي و شکست ابرقدرتها دل نبندید که همهي کارها به دست خداست. 3. مؤمنان نسبت به حوادث
سیاسی جهان حساس باشند و در پیروزيها شادمانی کنند. *** قرآن کریم در آیات پنجم و ششم سورهي روم به امدادهاي الهی
در پیروزيها و وعدههاي تخلّف ناپذیر او و ناآگاهی اکثریت اشاره میکند و میفرماید: 5 و 6. بِنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ العَزِیزُ
الرَّحِیمُ* وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَکِنَّ أکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ. (خدا) هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، یاري میرساند؛ و او
شکستناپذیر [و] مهرورز است.* (این) وعدهي خداست؛ خدا از وعدهاش تخلّف نمیورزد؛ و لیکن بیشتر مردم نمیدانند. نکتهها
و اشارهها: 1. در آیهي پیشین پیشگویی قرآن در مورد شادمانی مؤمنان در هنگام پیروزي رومیان بیان شد و گفتیم که شاید
شادمانی مسلمانان در اثر پیروزي در صلح حُدیبیه بوده باشد که همزمان با شکست رومیان در سال ششم هجري واقع شده بود. در
این آیه اشاره شده که این امر نصرت و یاري الهی براي مسلمانان بود. آري؛ خدا در هنگام صلح حدیبیه به یاري مسلمانان آمد و
وحشتی در قلب مشرکان مکه قرارداد به طوري که دست از ستیز برداشتند و صلح نامهاي را امضاکردند که پیروزي بزرگی براي
مسلمانان به شمار میآمد. آري؛ پیروزي رومیان بر ایرانیان و تحقق پیشگویی قرآن و اثبات ص:
126 حقانیّت آن هشداري به مشرکان بود و وحشتی در دل آنان ایجاد کرد، به طوري که با پدیدهي اسلام کنار آمدند و صلح نامه
و این امدادِ دیگري از جانب خدا بود که مسلمانان را شادمان کرد. 2. پیروزي مسلمانان در صلح حدیبیه و «1» . را امضا کردند
صفحه 41 از 137
شادمانی آنان وعدهي الهی بود. همان طور که در اول سورهي فتح، این صلح را فتحی بزرگ براي مسلمانان برشمرد که خدا
3. تخلّف از وعده، یا به خاطر ناتوانی و یا به سبب جهل است ولی خدا عالم و قدرتمند است «2» . مسلمانان را در آن جا یاري نمود
پس هیچ گاه از وعدهاش تخلّف نمیکند، بلکه تخلّف وعده در مورد او محال است. 4. در این آیه بیان شده که اکثر مردم از این
حتمی بودن وعدهي الهی آگاهی ندارند؛ چون خدا و صفات او را به خوبی نشناختهاند. البتّه روشن است که مقصود از این اکثریت
همان مشرکان هستند که به وعدههاي نصرت الهی به مسلمانان ایمان نداشتند و ندارند. آموزهها و پیامها: 1. پیروزي به دست
خداست. 2. از یاري الهی شادمان باشید. 3. پیروزي مؤمنان وعدهي الهی است. 4. مردم ناآگاه وعدههاي الهی را جدّي نمیگیرند.
*** ص: 127 قرآن کریم در آیهي هفتم سورهي روم به ظاهربینان غفلتپیشه اشاره میکند و
میفرماید: 7. یَعْلَمُونَ ظَاهِراً مِنَ الحَیَاةِ الدُّ نْیَا وَهُمْ عَنِ الآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ. (زیرا آنان) ظاهري از زندگی دنیا را میدانند، درحالی که
آنان خود از آخرت غافلاند. نکتهها و اشارهها: 1. جهان ظاهر و باطنی دارد. ظاهر دنیا همین لذتهاي زودگذر سرگرمیها و
بازیچههاست که عامل غرور و غفلت میشود و باطن دنیا علل و عوامل پشت پردهي آن و مقاصد عالی الهی و هدف حقّ آفرینش
است و هر حادثهي آن معنادار و نشانهاي از خداست. 2. تفاوت ظاهر و باطن دنیا هر چند واقعی است، درك آن بستگی به بینش
انسان دارد. برخی افراد بینش مادي دارند و جهان را مجموعهاي از حوادث کور و بیهدف میشمارند اما افرادي که بینش توحیدي
دارند جهان را مجموعهاي هدفدار و آفریدهي پروردگار میدانند که آزمایشگاه انسانهاست و هر حادثه و پدیدهي آن کتابی پر
محتوا و اسرارآمیز است که در مجموعهي هستی معنادار میشود و درس توحید میدهد و همهي مجموعه جهان مرحلهاي از هستی
انسان است که به طرف جهانی دیگر در حرکت است و معاد ایستگاه نهایی آن است. 3. تفاوت دید انسانهاي ظاهربین و مؤمنان
ژرفنگر، در داوري آنان مؤثر است به گونهاي که انسان ظاهربین شهادت در راه خدا را نابودي ولی انسان باطننگر آن را سعادت
میبیند. انسان ظاهربین انفاق و بخشش در راه خدا را زیان، ولی انسان باطننگر آن را ذخیرهاي پرسود میبیند. همین اختلاف دید
در مورد رباخواري، حرامخواري و گناهان دیگر و حوادث جهان، همچون سیل و زلزله نیز پیدا میشود. یکی آنها را وسیلهي تفسیر
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 128 آزمایش میداند که لازم است در برابر آنها صبر کند و از آنها درس عبرت بیاموزد و براي
آینده برنامهریزي بهتري کند و دیگري حوادث تلخ را غیرقابل تحمّل میشمارد و ناسپاسی میکند. آموزهها و پیامها: 1. به باطن
جهان و حوادث آن توجه کنید و در دنیا ظاهرنگر نباشید. 2. از فرجام هستی و جهان آخرت غافل نشوید. 3. کسانی که از ژرف
اندیشی به دورند، از فرجام جهان غافل میشوند. *** قرآن کریم در آیهي هشتم سورهي روم افراد را به خاطر عدم تفکر در
حقانیّت و فرجام آفرینش توبیخ میکند و میفرماید: 8. أوَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَالأرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إلَّا بِالحَقِّ
وَأجَلٍ مُسَمّیً وَإنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ و آیا در (درون) خودشان فکر نکردهاند که خدا آسمانها و زمین و آنچه بین
آن دو است را جز به حق و سرآمدي معیّن نیافریده است؟! و [لی قطعاً، بسیاري از مردم ملاقات پروردگارشان را منکرند. نکتهها و
اشارهها: 1. این آیه مردم را به تفکر فرا میخواند و کافران ظاهربین را به خاطر عدم تفکّر سرزنش میکند. آري؛ قرآن کریم بر
خردورزي انسان تأکید میکند و ریشهي انحرافات عقیدتی انسانها نیز در عدم تفکر نهفته است. 2. اگر انسان تفکر کند متوجه
میشود که اولًا، آفرینش جهان هدفدار وحق است، چراکه خدا حکیم است و کار بیهوده و بیهدف نمیکند. تفسیر قرآن مهر
جلد شانزدهم، ص: 129 ثانیاً، این دنیا پایان معیّنی دارد و روزي نظام کنونی آسمانها و زمین درهم میریزد و جهان مادي به فرجام
خویش میرسد. بنابراین، حتماً معاد و جهانی دیگر درپی این جهان وجود دارد وگرنه هدفدار بودن جهان کنونی بیمعنا میشود.
3. بسیاري از مردم معاد را انکار میکنند و کفر میورزند؛ چرا که آنان اهل خردورزي و تفکر در نظام آسمانها و زمین نیستند تا
یا به معناي آن است که آفرینش هدف حقّی دارد ویا آن که آفرینش با حق و قانون و نظم « بِالحَق » . به حقانیّت معاد پیببرند. 4
یا بدان معناست که انسان در اسرار درون خویش تفکر کند و یا آن که در درون جان و از طریق « فی انْفُسهم » .5 «1» . همراه است
صفحه 42 از 137
6. یکی از راههاي «2» . عقل بیندیشد و به حقانیّت و هدفداري آفرینش پیببرد. البتّه معناي دوم با ظاهر آیه سازگارتراست
ژرفاندیشی و باطننگري به جهان و عبور از ظاهر آن، اندیشیدن در نظام هستی است. آموزهها و پیامها: 1. در نظام هستی تفکر
کنید (تا به هدفداري جهان و معاد پیببرید). 2. خردمندان به فرجام هستی و هدفداري آن پیخواهند برد. 3. نابخردان معاد را
انکار میکنند. *** ص: 130 قرآن کریم در آیهي نهم سورهي روم مردم را به گردشگري هدفمند
در زمین و عبرتآموزي از سرنوشت ستمکاران قدرتمند فرا میخواند و میفرماید: 9. أوَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الأرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ
عَاقِبَۀُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَانُوا أشَ دَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأثَارُوا الأرْضَ وَعَمَرُوهَا أکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ
وَلَکِنْ کَانُوا أنفُسَ هُمْ یَظْلِمُونَ. و آیا در زمین گردش نکردند تا بنگرند که چگونه بوده است فرجام کسانی که پیش از آنان بودند؟
که از آنان نیرومندتر بودند و زمین را شخم زدند و بیشتر از آنچه (اینان) آبادش کردند، آن را آباد ساختند و فرستادگانشان
دلیلهاي روشن (معجزه آسا) براي آنان آوردند (ولی ایمان نیاوردند و عذاب شدند)؛ و خدا هرگز به آنان ستم نکرد و لیکن بر
خودشان ستم میکردند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به اقوامی همچون فرعونیان و قوم عاد اشاره شده که پیش از مشرکان مکه
زندگی میکردند. آنان افرادي نیرومند بودند که زمین را آباد کردند و پیشرفت آنها بیش از مشرکان صدر اسلام بوده است ولی با
این همه، قدرت و پیشرفت آنان مانع عذاب الهی نشد پس چگونه مشرکان میتوانند از مجازات الهی بگریزند. 2. مقصود از زیر و
روکردن زمین، شخم زدن آن براي کشاورزي یا کندن نهرها و ایجاد شالودهي ساختمانهاي بزرگ است که مایهي آبادي زمین
میشود. 3. معیار پیشرفت و قدرت در اعصار مختلف، متفاوت است. در صدر اسلام کشاورزي و ساختمانهاي بلند نشانهي قدرت
و پیشرفت بود که مشرکان مکه در این مورد پیشرفت چندانی نداشتند. 4. قرآن کریم در این آیه و در آیات متعددي مردم را به
گردشگري هدفمند براي دیدن آثار ستمکاران تاریخ و عبرتآموزي از آنان فرا میخواند. ص:
5. یکی از راههاي بیداري و ژرفاندیشی و باطننگري به جهان و عبور از ظاهر آن، گردشگريِ هدفمند است. 6. خدا ستم 131
نمیکند بلکه این کافران هستند که با شرك ورزیدن به خود ستم میکنند، همان طور که به مردم ستم روا میدارند وخدا نیز
مجازات این ستمکاريها را به آنان میچشاند. آموزهها و پیامها: 1. جهانگردي هدفمند داشته باشید. 2. به سرنوشت عذابآلود
سرکشان قدرتمند تاریخ بنگرید و عبرت بیاموزید. 3. اگر پیشرفت مادي جامعه با پیشرفت معنوي هماهنگ نباشد، جامعه به سقوط
میگراید. 4. ستمکاران خود به نفس خود ستم میکنند و خود کرده را تدبیر نیست. *** قرآن کریم در آیهي دهم سورهي روم به
فرجام بدکاران و مخالفت و ریشخند آنان نسبت به آیات الهی اشاره میکند و میفرماید: 10 . ثُمَّ کَانَ عَاقِبَۀَ الَّذِینَ أسَاؤُوا السُّوءَي
أنْ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِؤُونَ سپس فرجام کسانی که [کارهاي بد انجام دادند، بدتر شد، (چرا) که آیات خدا را دروغ
انگاشتند و آنها را ریشخند میکردند. نکتهها و اشارهها: 1. بدکاري و گناهکاري همچون بیماري سختی است که هر روز در وجود
انسان پیشرفت میکند تا سراسر روح او را تسخیر کند و او را به انحراف کامل بکشاند. 2. این آیه هشداري است به گناهکاران که
گناه از نقطهي کوچکی شروع میشود اما به نقطهي بزرگی ختم میشود که همان تکذیب و ریشخند آیات الهی است. تفسیر قرآن
3. تکذیب آیات الهی و ریشخند کردن آنها خود نوعی گناه و بدکاري است که انسان را به سوي مهر جلد شانزدهم، ص: 132
چرا که اینگونه افراد با موضعگیري در برابر آیات الهی و ریشخند آنها راه تفکّر و «1» ؛ گناه بیشتر و کفر و دوزخ سوق میدهد
درك حقیقت را به روي خود میبندند و به گمراهی کشانده میشوند. آموزهها و پیامها: 1. مراقب باشید که کارهاي بد از نقطهي
کوچکی آغاز میشود ولی به نقطهي خطرناکی ختم میگردد. 2. بدکاري زمینهساز موضع گیري در برابر آیات الهی است. ***
قرآن کریم در آیهي یازدهم سورهي روم به آغازگر و فرجامگر جهان اشاره میکند و میفرماید: 11 . اللَّهُ یَبْدَأُ الخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ
إلَیْهِ تُرْجَعُونَ خدا آفرینش را آغاز میکند، سپس آن را باز میگرداند، سپس فقط به سوي او بازگردانده میشوید. نکتهها و
اشارهها: 1. برخی مفسران برآناند که این آیه استدلالی کوتاه و پرمعنا براي مسألهي معاد است؛ همان کسی که قدرت بر آفرینش
صفحه 43 از 137
تفسیر «2» . نخستین داشت، قدرت برمعاد هم دارد و قانون عدالت و حکمت خدا ایجاب میکند که این آفرینش مجدد تحقق یابد
2. مقصود از رجوع به سوي خدا یا آن است که همهي شما به سوي دادگاه عدل الهی میروید قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 133
تا مورد محاسبه قرارگیرید و به پاداش و کیفر خود برسید؛ بلکه مومنانی که در خط تکامل الهی قرار گرفتهاند، در مسیر تکامل
خویش به سوي بینهایت و به سوي ذات پاك الهی پیش روند. و یا منظور آن است که همهي شما به سوي خدا میروید، اما نیکان
به سوي صفات مهر الهی و آلودگان به سوي صفات قهر الهی. آموزهها و پیامها: 1. آغازگر و پایان دهندهي جهان را بشناسید که
او خداي یگانه است. 2. بازگشتگاهی جز درگاه الهی ندارید. ***
رستاخیز
قرآن کریم در آیات دوازدهم و سیزدهم سورهي روم، ناامیدي و تنهایی مشرکان را در رستاخیز به تصویر میکشد و میفرماید: 12
و 13 . وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَۀُ یُبْلِسُ المُجْرِمُونَ* وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَکَائِهِمْ شُفَعَاءُ وَکَانُوا بِشُرَکَائِهِمْ کَافِرِینَ و روزي که ساعت (: قیامت)
برپا میشود، خلافکاران از ناامیدي اندوهگین میشوند؛* و از شریکانشان (: بت ها) شفاعتگرانی براي آنان نیست، و (مشرکان)
دراصل به معناي اندوهی است که از شدّت ناامیدي دست میدهد؛ یعنی « یُلْبِسُ » . شریکانشان را منکرند. نکتهها و اشارهها: 1
هنگامی که رستاخیز به پا میشود، مجرمان، ایمان و عمل شایسته و یاور و شفیع ندارند و امکان بازگشت به دنیا و جبران نیز نیست
2. مشرکان، بتها و معبودان دروغین را ص: 134 «1» . از این رو غمگین میشوند و ناامید میگردند
و اکنون در رستاخیز میبینند که آنها هیچ تأثیر و شفاعتی ندارند از این رو از آنها ناامید «1» شفیعان خود در رستاخیز میدانستند
شده و بیزاري میجویند ولی دیگر دیر شده است و اینک معبودان نیز عبادت آنان را تکذیب میکنند و دشمن مشرکان میشوند.
آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز روز ناامیدي، اندوه و تنهایی مشرکان است. 2. در رستاخیز از معبودان غیر خدا، کاري ساخته «2»
نیست (پس به آنها دل نبندید). *** قرآن کریم در آیات چهاردهم تا شانزدهم سورهي روم به جدا شدن مؤمنان و کافران در
16 . وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَۀُ یَوْمَئِذٍ یَتَفَرَّقُونَ* فَأمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ - رستاخیز و فرجام هر گروه اشاره میکند و میفرماید: 14
فَهُمْ فِی رَوْضَ ۀٍ یُحْبَرُون* وَأمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَ ذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَلِقَاءِ الآخِرَةِ فَاوْلَئِکَ فِی العَذَابِ مُحْ َ ض رُونَ و روزي که ساعت (: قیامت)
برپا میشود، در آن روز (مردم) پراکنده میشوند؛* و امّا کسانی که ایمان آوردند و (کارهاي) شایسته انجام دادند، پس آنان در
بوستانی (بهشتی) سرخوشند.* و امّا کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما و ملاقات آخرت را دروغ انگاشتند؛ پس، آنان احضار
شدگان در عذاباند. نکتهها و اشارهها: 1. مؤمنان در بهشت آنقدر خوشحال هستند که شادي درونی آنان در چهرههایشان نمایان
به معناي محلی « رُوضَۀ » . آري؛ هر اندیشه که میپوشی درون خلوت سینه نشان و رنگ اندیشه ز دل پیداست بر سیما 2 «3» . میشود
و پرنعمت «1» است که آب و درخت فراوان دارد و به باغهاي خرّم و سرسبز روضه گویند و در این جا اشاره به باغهاي بزرگ
بهشت است. 3. کافران را به اجبار در دوزخ حاضر میکنند تا مجازات شوند؛ برخلاف بهشتیان که با میل خود به سوي بهشت
میروند. 4. شرط ورود به بهشت ایمان و عمل شایسته است، اما براي ورود به دوزخ بیایمانی و کفر کافی است و نیاز به عمل
دراصل به « ساعۀ » نامیده شده است؟ پاسخ است که « ساعت » مطابق کفر نیست؛ چراکه کفر بزرگترین گناه است. 5. چرا رستاخیز
است و از آن جا که وقوع رستاخیز و مردن همگانی و زنده شدن آنان به صورت « جزئی از زمان و لحظهاي زودگذر » معناي
آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز روز «2» . ناگهانی و برق آسا است و حساب مردم به سرعت رسیدگی میشود به آن ساعت گفتهاند
جداییهاست. 2. فرجام مؤمنان بهشت و شادمانی است. 3. اگر سعادت و بهشت میخواهید، مؤمن و شایستهکردار شوید. 4. فرجام
کافران عذاب اجباري است. *** ص: 136 قرآن کریم در آیات هفدهم و هیجدهم سورهي روم به
تسبیح و ستایش خدا در اوقات چهارگانه اشاره میکند و میفرماید: 17 و 18 . فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَحِینَ تُصْبِحُونَ* وَلَهُ الحَمْدُ
صفحه 44 از 137
فِی السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ وَعَشِیّاً وَحِینَ تُظْهِرُونَ و خدا منزّه است، هنگامی که به شب درآیید و هنگامی که به بامداد درآیید. * و
ستایش درآسمانها و زمین مخصوص اوست؛ و (منزّه است) عصرگاهان و هنگامی که به نیمروز درآیید. نکتهها و اشارهها: 1. در
این آیه به تسبیح و پاك داشت خدا درچهار وقت صبح، ظهر، عصرگاهان و شامگاهان اشاره شده است. یادآوري این چهار وقت
ممکن است اشاره به اوقات پنجگانهي نماز باشد- که به نماز مغرب و عشا یک جا اشاره شده است- و یا کنایه از دوام تسبیح الهی
2. تعبیرات این آیات در مورد حمد و تسبیح الهی، ممکن است امري «1» . باشد که نمازهاي پنج گانه از مصداقهاي آن است
باشد؛ یعنی در این اوقات خدا را ستایش کنید و منزّه بدارید و یا به معناي ایجاد حمد و تسبیح از طرف خدا باشد که ذات پاك
خود را ستایش و تنزیه میکند. 3. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که هر کس در صبح آیات هفدهم تا
نوزدهم سورهي روم را بخواند، هرچه در روز از دست او رفته، جبران میشود و هرکس در آغاز شب بخواند، هرچه درشب از
البتّه روشن است که این پاداشها وقتی به خوانندهي این آیات میرسد که بر طبق مضمون آنها «2» . دست او رفته جبران خواهد شد
عمل کند و مفاد آنها را در وجود خود پیاده نماید. ص: 137 آموزهها و پیامها: 1. در هر مکان حمد
قرآن کریم در *** «2» . 2. تسبیح الهی در زمانهاي خاصی، بیشتر مورد توجه است «1» . خدا و در هر زمان تسبیح او را بگویید
آیهي نوزدهم سورهي روم با بیان مثالی و ملموس، معاد را به تصویر میکشد و میفرماید: 19 . یُخْرِجُ الحَیَّ مِنْ المَیِّتِ وَیُخْرِجُ المَیِّتَ
مِنْ الحَیِّ وَیُحْیِی الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَکَ ذَلِکَ تُخْرَجُونَ زنده را از مرده بیرون میآورد و مرده را از زنده بیرون میآورد و زمین را
پس از مردنش زنده میگرداند؛ و اینگونه (از گورها) بیرون آورده میشوید. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه، با مثالهاي
ملموس، مسألهي معاد و زنده شدن انسانها پس از مرگ به تصویر کشیده شده است؛ یعنی با ذکر مثالهایی از زنده شدن طبیعت
بعد از مرگش و مردن زندگان، نشان میدهد که زنده شدن انسانها در رستاخیز چیز عجیبی نیست، بلکه مشابه صحنههایی است
که هرروز و هرسال در برابر چشم ما تکرار میشود. 2. مقصود از خارج کردن زندگان از دل مردگان، همان زمینها و طبیعت است
که در فصل زمستان مرده است و در بهار زنده میشود و گلها از آن میروید و میشکفد و میخندد. آري؛ این صحنهي رستاخیز
طبیعت است. البتّه نمونهي دیگر این حیاتبخشی را در پیدایش موجودات اولیهي زمینی و نیز جذب مواد مردهي طبیعت به بدن
موجودات زنده و ساخته ص: 138 شدن سلولها و نوزادان تازه میبینیم. 3. مقصود از خارج ساختن
مردگان از دل زندگان، همان مردن انسانها و حیوانات و گیاهان است که به جسدهاي بیجان تبدیل میشوند. آري؛ در طبیعت به
طور مداوم زندگی از دل مرگ و مرگ ازدل زندگی پدید میآید و این نشانهي قدرت خدا بر رستاخیزي دیگر است. 4. در
و در حدیث دیگري آمده است که «1» . احادیث اسلامی روایت شده که مقصود از این آیه تولد مؤمن از کافر و کافر از مؤمن است
مقصود (آیه) زنده شدن زمین به وسیلهي باران نیست، بلکه خدا مردانی را برمیانگیزد که عدالت را احیا میکنند و زمین با احیاي
البتّه اینگونه احادیث اشاره به بطن آیه است؛ «2» . عدالت زنده میشود و اجراي عدالت در زمین از چهل روز باران سودمندتر است
یعنی مرگ و حیات معناي وسیعی دارد که شامل حیات مادي (همچون زنده شدن طبیعت) و حیات معنوي (همچون زنده شدن
عقیدهي انسان و ایمان آوردن او و زنده شدن اجتماع با عدالت) میشود. آموزهها و پیامها: 1. نظام طبیعت در حال مرگ و زندگی
مداوم است. 2. از مرگ و حیات طبیعت، معادشناس شوید. *** ص: 139
نشانه هاي خدا
قرآن کریم در آیات بیستم و بیست و یکم سورهي روم به نشانههاي خدا در آفرینش و نقش ازدواج در بهداشت روانی انسانها
اشاره میکند و میفرماید: 20 و 21 . وَمِنْ آیَاتِهِ أنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إذَا أ نْتُمْ بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ* وَمِنْ آیَاتِهِ أنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أنفُسِکُمْ
أزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَ ۀً إنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ و از نشانههاي او، این است که شما را از خاك
صفحه 45 از 137
آفرید، سپس به ناگاه شما بشري شدید که گسترش مییابید.* و از نشانههاي او این است که همسرانی از (جنس) خودتان براي شما
آفرید، تا بدانها آرامش یابید؛ و در بین شما دوستی و رحمت قرار داد. قطعاً، در آن [ها] نشانههایی است براي گروهی که تفکّر
شروع میشوند که هفت آیهي «... از نشانههاي خدا این است که » میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. یازده آیه در قرآن کریم با جملهي
. در این آیات نشانههاي خدا در جهان درون و برون انسان بیان شده و درس توحید میآموزد. 2 .«1» آن در سورهي روم است
مقصود از آفرینش انسان از خاك، یا آفرینش نخستین آدم و یا آفرینش همهي انسانهاست که بدن آنان از مواد غذایی تشکیل
شده که مستقیم یا غیر مستقیم از خاك به وجود میآید. البتّه ظاهر آیه در اینجا با تفسیر دوم سازگارتراست. 3. آفرینش انسان با
این همه عجایب جسمی و روحی و انتشار سریع او در سطح قارهها و مناطق مختلف زمین، از نشانههاي قدرت و حکمت الهی است.
4. این آیه یکی از نشانههاي خدا را آفرینش همسران از جنس انسان بیان کرده است؛ چراکه همسرانِ همجنس عواطف و دردها و
نیازهاي ص: 140 همدیگر را درك میکنند و با تکمیل نیازها و همدردي و همکاري، محیطی آرام
و تکاملبخش به وجود میآورند. آري؛ به جنس خود کند هر جنس آهنگ ندارد هیچ کس از جنس خود ننگ 5. این آیه هدف
ازدواج را آرامش بیان کرده است. آري؛ همسر خوب مایهي آرامش روحی، جسمی و روانی انسان است. هر انسان بدون همسر
موجودي ناقص است ولی با همراهی و همکاري و دوستی با همسر وجود خود را کامل میکند و تعادل روحی و روانی در او ایجاد
میشود و احساس مسئولیت و شخصیت بیشتري میکند. شاید از همین روست که انسانهاي مجرد کمتر احساس مسئولیت
میکنند و گاهی در اثر طولانی شدن دوران تجرّد به بیماريهاي روانی و عدم تعادل روحی گرفتار میشوند و زندگی ناآرامی پیدا
میکنند. 6. همسر موجب آرامش است و بهداشت روانی انسان را تأمین میکند. زندگی مشترك زن و شوهر آن گاه موفق است
که آرامش در فضاي خانه حکمفرما باشد؛ آرامشی که عامل رشد و تعالی همسران و فرزندان آنهاست؛ اما اگر محیط خانه فضاي
. جنگ اعصاب باشد و زن و شوهر سوهان روح همدیگر شوند، در حقیقت به هدف ازدواج دست پیدا نکرده و به بیراهه رفتهاند. 7
به معناي دوستیاي است که عامل پیوند و ارتباط زن و شوهر « مودّت » تفاوت مودّت و رحمت در چیست؟ پاسخ آن است که
میشود، ولی رحمت نوعی ایثارگري است که کودکان در پرتو آن پرورش مییابند و مرد و زن کهنسال به یکدیگر خدمت
میکنند. 8. در این آیه به دوستی و رحمت بین زن و شوهر اشاره شده است، اما ممکن است مقصود آیه دوستی و رحمت همهي
انسانها باشد که زن و شوهر از مصادیق بارز آنها هستند؛ یعنی دوستی و رحمت عامل پیوند و ارتباط همهي افراد جامعه و خانواده
. است که کمبود آنها مایهي اضطرابها، جداییها و ناراحتیهاست. ص: 141 آموزهها و پیامها: 1
در آفرینش و پراکندگی انسانها اندیشه کنید، تا خداشناستر شوید. 2. در آفرینش همسران خود اندیشه کنید تا خدا را بهتر
بشناسید. 3. هدفِ ازدواج آرامش خانواده و تأمین بهداشت روانی همسر است (پس زن و شوهر براي رسیدن به این هدف تلاش
کنند). 4. دوستی و رحمت موهبتی الهی است که عامل پیوند شماست. 5. خرد ورزي کنید تا نشانههاي خدا را درك کنید. ***
قرآن کریم در آیات بیست و دوم و بیست و سوم سورهي روم به نشانههاي خدا در آفرینش جهان و تفاوت زبان ها، رنگها،
خواب و معاش انسانها اشاره میکند و میفرماید: 22 و 23 . وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ وَاخْتِلافُ أ لْسِنَتِکُمْ وَأ لْوَانِکُمْ إنَّ فِی
ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْعَالِمِینَ* وَمِنْ آیَاتِهِ مَنَامُکُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکُمْ مِنْ فَضْ لِهِ إنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ و از نشانههاي او
آفرینش آسمانها و زمین و تفاوت زبانهایتان و رنگهاي شماست. قطعاً، در آن [ها] نشانههایی براي دانایان است.* و از نشانههاي
او خواب شما در شب و روز است؛ و جستوجوي (معاش) شما از بخشش اوست؛ قطعاً، در آن [ها] نشانههایی است براي گروهی
که گوش شنوا دارند. نکتهها و اشارهها: 1. آفرینش آسمانها با آن عظمت و کهکشانها و ستارگان و سیارات بیشمار نشانهاي از
عظمت پروردگار است که هر روز با اختراع تلسکوبها و وسایل جدید گوشهاي از عظمت آن کشف میشود. 2. زمین گسترده با
منابع و حیوانات و گیاهانی که در آن وجود دارند، همگی نشانهاي از قدرت آفرینشگري خدایند. تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم،
صفحه 46 از 137
3. در مورد تفاوتهاي زبانها و رنگها دو تفسیر شده است: یکی آن که مقصود آهنگهاي مختلف صداها و رنگ ص: 142
پوست و چهرهي انسانهاست که عامل شناسایی بهتر افراد است که اگر این تفاوتها نبود، زندگی اجتماعی بشر بسیار دشوار و
مبهم میگردید و دوست و دشمن شناخته نمیشدند و همهي افراد همچون افراد دوقلو شبیه یکدیگر میشدند. و یا منظور از
اختلاف زبانها همان تفاوت لغتهاي عربی، فارسی، انگلیسی و غیره و منظور ازتفاوت رنگها همان اختلاف نژادهاست. البتّه
که هرکدام نشانهاي از علم و حکمت و قدرت آفریدگار جهان است. «1» ممکن است آیه به همهي این تفاوتها اشاره داشته باشد
4. خواب یکی از موهبتهاي الهی و نشانههاي حکمت خداست و خواب انسان در نیم روز و شبانگاه عامل استراحت و تجدید قوا
و شادابی مجدد انسان میشود. در خواب بیشتر دستگاههاي بدن تعطیل یا کمکار میشود و آرامش مییابد و این استراحت منظم
باعث میشود که جسم و روح انسان زود پژمرده و خسته نشود و راز سلامت و طول عمر انسان همین است. 5. خواب زمینهساز
فعالیت بیشتر انسان براي تأمین زندگی است که همین انگیزه و نیروي تلاشگري انسان خود یکی از نعمتها و نشانههاي خداست.
6. در پایان آیهي اول نشانههاي الهی را مخصوص دانشمندان و در پایان آیهي دوم نشانهها را مخصوص افرادي معرفی میکند که
گوش شنوا دارند؛ یعنی اگر اهل دانش هستید نشانهي خدا را بادقت متوجه میشوید و اگر اهل دانش نیستید حداقل به حقایق گفته
شده گوش دهید تا خداشناس شوید. ص: 143 آموزهها و پیامها: 1. در آفرینش جهان و تفاوت
زبانها و رنگها بیندیشید تا خداشناس شوید. 2. به خواب و تلاش انسان بنگرید وخداشناس شوید. 3. براي درك نشانههاي خدا،
یا دانشمند شوید یا به سخنان (عالمانه) گوش دهید. *** قرآن کریم در آیات بیست و چهارم و بیست و پنجم سورهي روم
بهنشانههاي خدا در صحنهي آسمان و رستاخیز زمین و انسان اشاره میکند و میفرماید: 24 و 25 . وَمِنْ آیَاتِهِ یُرِیکُمُ البَرْقَ خَوْفاً
وَطَمَعاً وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَ اءِ مَاءً فَیُحْیِی بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ* وَمِنْ آیَاتِهِ أنْ تَقُومَ السَّمَاءُ وَالأرْضُ بِأمْرِهِ
ثُمَّ إذَا دَعَاکُمْ دَعْوَةً مِنَ الأرْضِ إذَا أ نْتُمْ تَخْرُجُونَ و از نشانههاي او این است که برق را براي ترس و امید به شما مینمایاند و از
آسمان آبی فرو میفرستد و زمین را پس از مردنش، به وسیلهي آن زنده میگرداند؛ قطعاً، در آن [ها] نشانههایی است براي
گروهی که خرد میورزند. * و از نشانههاي او این است که آسمان و زمین به فرمانش برپاست؛ سپس هنگامی که شما را با یک
آسمان را نشانهاي از « برق » بار خواندن، از زمین فراخواند، ناگهان شما (از گورها) بیرون میآیید. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه
خدا معرفی کرد، برقی که امیدبخش و مژدهآور نزول باران، ولی در همان حال ترسناك است چرا که گاهی صاعقههاي خطرناك
2. در این آیات به نزول باران و همه چیز را در مسیر خود میسوزاند و خاکستر میکند. ص: 144
حیاتبخش بودن آن اشاره شده است؛ بارانی که عامل زنده شدن خاكهاي مرده و سرسبز شدن زمین و رویش گیاهان و گلها
است. اگر کسی در این امور بیندیشد نشانههاي قدرت و حکمت الهی را مشاهده میکند و متوجه میشود که برنامهاي حساب شده
در کار است. 3. در این آیات به نظام آسمان و زمین و گردش منظم و حساب شدهي آنها براساس نیروي جاذبه و دافعه اشاره شده
در این آیه به نهایت قدرت پروردگار در نظام « بامره » که خود نشانهاي از تدبیر الهی در سامان بخشیدن به جهان است. 4. تعبیر
براي برپایی آسمانها و زمین « قیام » بخشیدن به جهان اشاره دارد که یک فرمان او براي این کار کافی است. 5. به کار بردن واژهي
اشارهي لطیفی به تسلّط کامل بر اطراف دارد؛ یعنی همان طور که انسان در حالت ایستاده برامور خود مسلّط است و میتواند
فعالیتهاي خود را به خوبی انجام دهد، جهان نیز برپا شده است. 6. در این آیات به نشانههاي متعددي از قدرت و حکمت خدا و
در پایان به مسألهي معاد اشاره شده است؛ یعنی همان طور که خدا میتواند زمین مرده را با آب باران زندهکند، میتواند انسانهاي
مرده را زنده گرداند و از دل زمین خارج سازد و براي این کار یک دعوت و فراخوان او کافی است. 7. برخی مفسران این جملهي
نشانهي روشنی براي معاد جسمانی ،«. هنگامی که شما را از زمین فرا میخواند ناگهان شما خارج میشوید » : آیه را که میفرماید
8. در شش آیهي گذشته دوازده نشانهي خدا بیان شد که همگی یک دوره درس خداشناسی است و در این آیات «1» . دانستهاند
صفحه 47 از 137
بیان شده که متفکران، عالمان، شنوایان و عاقلان این نشانهها را درك میکنند و از آنها بهره میبرند. تفسیر قرآن مهر جلد
شانزدهم، ص: 145 آموزهها و پیامها: 1. در مورد (رعد و) برق و نزول باران و زنده شدن زمین تعقّل کنید تا نشانههاي خدا را
دریابید. 2. ترس و امیدِ برق هر دو نشانهي (قدرت و حکمت) خداست. 3. به نظام بیکران آسمانی توجه کنید تا نشانههاي قدرت
خدا را دریابید. 4. از خداشناسی به معادشناسی برسید. *** قرآن کریم در آیات بیست و ششم و بیست و هفتم سورهي روم،
صفات خدا و امکان معاد را بیان میکند و میفرماید: 26 و 27 . وَلَهُ مَنْ فِی السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ* وَهُوَ الَّذِي یَبْدَأُ الخَلْقَ
ثُمَّ یُعِیدُهُ وَهُوَ أهْوَنُ عَلَیْهِ وَلَهُ المَثَلُ الأعْلَی فِی السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ وَهُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ و هر که در آسمان ها و زمین است، فقط از آن
اوست؛ [و] همه براي او [فروتن و] فرمانپذیرند.* و او کسی است که آفرینش را آغاز می کند، سپس آن را باز میگرداند؛ و آن بر
او آسانتر است؛ و مثال والاتر در آسمانها و زمین فقط از آن اوست؛ و او شکستناپذیر فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. در این
آیه به توحید در مالکیت اشاره شده است؛ یعنی مالکیت حقیقی و تکوینی جهان فقط از آن خداست و دیگران همه تسلیم او و
قوانین تکوینی نظام آفرینش در جهان هستند. 2. هیچ شریکی براي مالکیت خدا در جهان وجود ندارد؛ نه معبودهاي پنداري مالک
به معناي اطاعت همراه با فروتنی است. « قانِتُون » . چیزي هستند و نه مالکیت اعتباري افراد مانع مالکیت حقیقی و تکوینی خداست. 3
البتّه گاهی اطاعت و فروتنی تکوینی و وجودي است و گاهی تشریعی و قانونی، که در ص: 146 این
جا قسم اول مراد است. 4. در این آیات مسألهي امکان معاد اثبات شده است؛ یعنی میفرماید: خدایی که جهان را آفرید، اعاده و
بازگرداندن آن برایش آسانتر است؛ چراکه در آغاز اصلًا چیزي نبود تا خدا آن را ابداع کند، ولی در اعاده مواد اصلی موجود
است، ولی پراکنده شده، که جمعآوري میگردد. 5. آسان و سخت بودن امور، نسبی و براي ماست، و گرنه در برابر قدرت
بیانتهاي الهی، چیز سختی وجود ندارد. 6. هر وصف و مثال و کمالی که در جهان وجود دارد و محدود است، به صورت نامحدود
وکاملتر در نزد خدا وجود دارد؛ بنابراین، منبع اصلی و عالی علم و قدرت افراد، نزد خداست. آموزهها و پیامها: 1. خدا مالک
حقیقی جهان است. 2. خدا داراي عالیترین صفات است. 3. معاد براي خالق هستی ممکن و سهل است؛ چرا که اعادهي کار، از
اصل آن آسانتر است. *** قرآن کریم در آیهي بیست و هشتم سورهي روم با مثالی جالب براي مالکیت مطلق، به نفی شرك
میپردازد و میفرماید: 28 . ضَ رَبَ لَکُمْ مَثَلًا مِنْ أ نْفُسِکُمْ هَلْ لَکُمْ مِنْ مَا مَلَکَتْ أیْمَانُکُمْ مِنْ شُرَکَاءَ فِی مَا رَزَقْنَاکُمْ فَأ نْتُمْ فِیهِ سَوَاءٌ
تَخَ افُونَهُمْ کَخِیفَتِکُمْ أنفُسَ کُمْ کَ ذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (خدا) مَثَلی از خودتان، براي شما زد: آیا در آنچه به شما روزي
دادهایم، از آنچه (از بردگان) که شما مالک شدهاید، هیچ شریکی براي شما وجود دارد که شما در آن (روزي) یکسان باشید؛ [و]
همانطور که شما از خودتان ترس دارید از آنان ترس داشته باشید؟! اینگونه آیات را براي گروهی که خردورزي میکنند شرح
میدهیم. ص: 147 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه مثالی از جهان بردهداري بیان شده تا مالکیت
حقیقی و مجازي و نفی شرك را روشن سازد. هنگامی که انسانها در مورد بردگان خود که ملک مجازي و اعتباري آنان هستند،
شریک بودنشان در اموال را نمیپذیرند، چگونه در مورد خدا که مالک حقیقی و تکوینی همهي جهانیان است، شریک قایل
میشوند و برخی از مخلوقات او، همچون مسیح و فرشتگان را معبود و شریک خدا میدانند! در حالی که ذات و وجود این
مخلوقات متعلّق به خداست و هرگز از بندگی او خارج نمیشوند. 2. برخی مفسران این آیه را ناظر به سخنان شركآمیز مشرکان
البتّه مانعی ندارد که این آیه ناظر به این «1» . حج میدانند که شریکانی مملوك براي خدا قایل میشدند « لَبیک » در هنگام گفتن
3. قرآن در این آیه با ذکر مثالی از زندگی بردهداري «2» . عادت غلط هم باشد، ولی این مطلب مفهوم آیه را محدود نمیسازد
عربهاي جاهلیت، براي نفی عقاید آنان، همچون شرك، استدلال کرده است. البتّه این مثال به معناي ترویج بردهداري نیست و
منافاتی با آن ندارد که اسلام با برده داري با برنامهاي منظم مبارزه کرد، به طوري که پس از مدّتی بردهداري از جوامع اسلامی
به این مطلب اشاره دارد که شما حتی مالک حقیقی غذا و اموال خودتان «. آنچه به شما روزي دادیم » ریشهکن شد. 4. جملهي
صفحه 48 از 137
نیستید و آنها نیز از آنِ خدایند، ولی با این حال حاضر نیستید در اموال مجازي خود، بردگان را شریک سازید؛ پس چگونه براي
5. در مورد جملهي اخیر آیه دو تفسیر شده است: الف) شما خدا شریک قایل میشوید! ص: 148
خود را در اموال شریک و مساوي با بردگان نمیدانید، به طوري که از تصرّفات آنان بیم داشته باشید، همان طور که از تصرفات
افراد آزاد بیم دارید. ب) این معبودان قدرتی ندارند که شما از آنها بترسید به اندازه ترسی که از همدیگر دارید، تا چه رسد که
البتّه تفسیر اول با ظاهر آیه و پرسش بودن مطلب سازگارتر است. آموزهها و پیامها: 1. با مثالهاي ملموس «1» . بیشتر بترسید
مطالب عقیدتی را براي مردم تشریح کنید تا در آنها اندیشه کنند. 2. همگان مملوك خدایند و هرچه دارند از خداست پس
نمیتوانند شریک خدا باشند. 3. اهل خرد بیشتر میتوانند از آیات الهی استفاده کنند. *** قرآن کریم در آیهي بیست و نهم
سورهي روم به هواپرستی ناآگاهانهي ستمکاران اشاره میکند و میفرماید: 29 . بَلِ ا تَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أهْوَاءَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ فَمَنْ یَهْدِي
مَنْ أضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِ رِینَ بلکه کسانی که ستم کردند، بدون هیچ دانشی از هوسهایشان پیروي کردند؛ و کسی را که خدا
گمراه کرده است، چه کسی هدایت میکند؟! و هیچ یاوري برایشان نیست. ص: 149 نکتهها و
یاد شده است؛ زیرا شرك بزرگترین ستم به خویشتن و جامعهي انسانی « ستمکاران » اشارهها: 1. در این آیه از مشرکان با عنوان
است؛ انسان از طرفی سرمایههاي وجودي خود را در راه خرافات مصرف میکند و و از طرفی دیگر موجب تفرقه، انحراف و فساد
مردم میگردد و آنان را از راه توحید باز میدارد. 2. در این آیه به صورت لطیفی اشاره شده که اگر خدا این افراد را گمراه ساخته
. و گرنه اگر کسی راه صحیح در پیش گیرد خدا او را یاري و هدایت میکند. 3 «1» ، به خاطر ستمکاري خود آنان بوده است
چنانچه خدا گروهی را در گمراهی رها سازد و آنان را یاري نکند، هیچ یاور دیگري نیز نخواهند داشت؛ چون همهي یاريها به
دست خداست. آموزهها و پیامها: 1. مشرکان افرادي ستمکار، هواپرست، نا آگاه و گمراهاند. 2. ستمکاري و هواپرستی عامل
گمراهی و بییاوري است. 3. از هواپرستی و جهل دوري گزینید که زمینهساز ستمکاري و گمراهی است. ***
فطرت چیست؟
قرآن کریم در آیهي سی ام سورهي روم به فطري بودن دین و ناآگاهی اکثریت اشاره میکند و میفرماید: 30 . فَأقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ
حَنِیفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ القَیِّمُ وَلَکِنَّ أکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ پس روي (وجود) خود را به
دین، حقگرایانه، راست دار؛ (و پیروي کن از) سرشت الهی که (خدا) مردم را بر (اساس) آن آفریده، که هیچ تغییري در آفرینش
الهی نیست؛ این دین استوار است، و لیکن بیشتر مردم نمیدانند. ص: 150 نکتهها و اشارهها: 1. در
این آیه به دین و توحید فطري اشاره شده است؛ یعنی خدا توحید خالص و دین حقگرا را در سرشت همهي انسانها قرار داده
در اصل به معناي شکافتن از طول و در این جا به معناي خلقت است، « فِطرت » . است؛ سرشتی که تغییر درآن رخ نخواهد داد. 2
یعنی گویی در هنگام آفرینش پردهي عدم شکافته میشود و موجودات آشکار میشوند و آفرینش و سرشت انسان همان فطرت
به معناي صورت و در این « وَجْه » . اوست که بر اساس توحید سرشته شده است و نور الهی در وجود همهي انسانها وجود دارد. 3
جا به معناي صورت باطنی و روي دل است؛ یعنی انسان باید با تمام وجود متوجه خدا شود. تعبیر به صورت به خاطر آن است که
همان دین حق «1» به معناي تمایل از باطل به سوي حق است؛ یعنی دین اسلام « حَنیف » . این عضو سنبل توجه انسان است. 4
گراست که از کژي و انحراف به دور است و در فطرت همهي انسانها قرار داده شده است. 5. از این آیه استفاده میشود که اولًا،
دین درتمام ابعاد آن در وجود و سرشت انسان به ودیعت نهاده شده است و خلقت و تکوین انسان با تشریع و دین ظاهري هماهنگ
است. ثانیاً، دین به صورت خالص و به دور از کژيها، در درون ذات انسان وجود دارد و آلودگیها عارضی است که باید زدوده
شود. ثالثاً، این دین فطري تغییرپذیر نیست و یک سنّت الهی است. 6. دلایل و شواهد فطري بودن دین چند چیز است: الف)
صفحه 49 از 137
اعتقادات مذهبی در همهي افراد در طول تاریخ کم و بیش وجود داشته و استمرار یافته است. ص:
151 ب) تمام تلاشهاي رژیمهاي ضد دین براي نابودي دین با شکست مواجه شده و در نهایت، دین فطري به صورت مخفی
سالها باقی مانده است. ج) براساس کاوشهاي روان کاوان، حسّ مذهبی و بعد دینی و قدسی انسان در کنار حسّ نیکیخواهی و
زیبادوستی او وجود دارد و یک حقیقت انکارناپذیر است. د) در هنگام سختیها، وقتی پردههاي غفلت کنار میرود، انسان به طرف
مبدأ هستی و دین فطري میرود و خدا را خالصانه میخواند. بلبل از فیض گل آموخت سخن، ور نه نبود این همه قول و غزل تعبیه
در منقارش (حافظ) ه) عشقهاي سوزان الهی که دروجود عارفان و شهیدان است، جز از طریق اصالت حسّ مذهبی قابل توجیه
دین » نیست. نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم (حافظ) 7. در احادیث اهل بیت علیهم السلام
البتّه اینگونه احادیث مصادیق و اجزاي دین فطري را «1» . به توحید، اسلام، معرفت (الهی) و ولایت تفسیر شده است « فطري
برمیشمارد و دین الهی که در سرشت آدمی است شامل ابعاد مختلف دین اسلام همچون توحید، رهبري الهی و معرفت خدا
میشود. 8. خطاب این آیه به پیامبر صلی الله علیه و آله است اما در حقیقت مخاطب آیه همهي مؤمنان هستند و همه باید روي دل
9. در این آیه به ناآگاهی مردم از حقایق به سوي دین فطري و توحید خالص بگردانند. ص: 152
فطري خویش اشاره شده است. از امام علی علیه السلام نیز در نهجالبلاغه حکایت شده که پیامبران را خدا فرستاد تا وفاي به میثاق
10 . فطرت نورانی را آلوده نسازیم: امام خمینی رحمه «1» . فطري را از انسانها بخواهند و مسائل فراموش شده را به یاد آنان آورند
الله در این مورد میفرمایند: فطرت همه بر نورانیت است. فطرت شما فطرت نورانی است، فطرت توحید است، به دست خود ما این
آیینهي دل را از شرك و نفاق و دورویی «2» ... فطرت به جهالتها، به ظلمات کشیده میشود و ما باید خودمان را مواظبت کنیم
پاك کن و مگذار زنگار شرك و کفر او را طوري بگیرد که به آتشهاي آن عالم پاك نگردد. نگذار نور فطرت، مبدّل به ظلمت
ضایع گردد. اینقدر خیانت مکن بر این امانت الهی. پاك کن آیینهي قلب «3» « فطرت اللَّه التی فطر الناس علیها » کفر شود. نگذار
را، تا نور جمال حق در او جلوه کند و تو را از عالم و هر چه در او است، بینیاز کند و آتش محبت الهی در قلب افروخته شده،
تمام محبتها را بسوزاند که همهي عالم را به یک لحظهي آن ندهی و چنان لذّتی ببري از یاد خدا و ذکر آن که تمام لذّات
ص: 153 آموزهها و پیامها: 1. دل به دین حقگرا و فطري اسلام «4» . حیوانی را بازیچه بدانی
بسپارید. 2. فطرت توحیدي انسانها تغییر نمیکند. 3. اکثر مردم نسبت به حقیقت فطرت خویش نا آگاهاند (شما اینگونه نباشید).
*** قرآن کریم در آیات سی و یکم و سی و دوم سورهي روم چهار برنامهي کاربردي به مسلمانان میآموزد و نسبت به آثار
شرك هشدار میدهد و میفرماید: 31 و 32 . مُنِیبِینَ إلَیْهِ وَا تَّقُوهُ وَأقِیمُوا الصَّلاةَ وَلا تَکُونُوا مِنَ المُشْرِکِینَ* مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ
وَکَانُوا شِیَعاً کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ در حالی که به سوي او بازگشت میکنید؛ و خود را از [عذاب او نگه دارید و نماز را برپا
دارید و از مشرکان نباشید؛* از (همان) کسانی که دینشان را پراکنده ساختند و گروه گروه گردیدند؛ هر حزبی به آنچه نزد
آنهاست شادماناند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه همهي دستورات به صورت جمع آمده است، در حالی که آیهي قبل خطاب به
پیامبر صلی الله علیه و آله بود و این نشان میدهد که در آیهي قبل نیز مخاطب حقیقی همهي مسلمانان هستند. 2. در این آیه چهار
برنامهي کاربردي و عملی براي مسلمانان بیان شده است که عبارتانداز: الف) بازگشت مکرر به سوي خدا: یعنی هرزمان عاملی
انسان را از توحید منحرف ساخت، باید به سوي خدا بازگردد و آنقدر این کار را تکرار کند که پایههاي فطرت توحیدي در وجود
ب) تقواي الهی و حفظ خود از عذاب الهی. ج) برپا داشتن نماز که مهمترین راه ارتباط انسان «1» . او محکم و موانع برطرف گردد
با خداست. ص: 154 د) دوري از مشرکان، چرا که شرك بزرگترین گناه است. 3. در این آیات
اشاره شده که یکی از آثار شرك، پراکندگی و تفرقه است. آري؛ معبودهاي مختلف منشأ روشها و آیینهاي متفاوت هستند که
سرچشمهي جداییها میگردند؛ چرا که شرك همراه با هوا پرستی، تعصب و خود خواهی است در حالی که وحدت در سایهي
صفحه 50 از 137
خدا پرستی، توحید و تواضع و ایثار پدید میآید. 4. چرا هر گروه از مشرکان از راهی که انتخاب کردهاند خوشحالاند؟ پاسخ آن
است که نفس سرکش و هوسآلود و نیز شیطان، حقایق را از انسان میپوشانند و کارهاي زشت را در نظر انسان زیبا جلوه میدهند
و این آراستگی منشأ دلبستگی و خوشحالی منحرفان و مشرکان میشود. این در حالی است که مؤمنان واقعی به حقیقت دل
نه به خاطر منافع حزبی و «1» ، میبندند و به خاطر رحمت خدا و آنچه نزد خدا و موجب خشنودي اوست خوشحال میشوند
گروهی. آموزهها و پیامها: 1. توبه، تقوا، نماز و دوري از مشرکان را سرلوحه برنامههاي خود قرار دهید. 2. تفرقهي مذهبی،
گروهگرایی و حزبمحوري از نشانههاي مشرکان است. *** قرآن کریم در آیات سی و سوم و سی و چهارم سورهي روم به
واکنشهاي متضاد انسان در شرایط سختی و راحتی اشاره میکند و با هشدار به مشرکان میفرماید: 33 و 34 . وَإذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ
دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِیبِینَ إلَیْهِ ثُمَّ إذَا أذَاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَۀً إذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ* لِیَکْفُرُوا بِمَا آ تَیْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ تفسیر قرآن
مهر جلد شانزدهم، ص: 155 و هنگامی که زیانی (و رنجی) به مردم برسد، پروردگارشان را میخوانند، در حالی که به سوي او
بازمیگردند، سپس هنگامی که رحمتی از خود به آنان بچشاند، به ناگاه، دستهاي از آنان به پروردگارشان شرك می ورزند؛* تا
. آنچه را به آنان دادهایم، ناسپاسی کنند؛ پس (چند روزي از دنیا) بهره گیرید، و [لی در آینده خواهید دانست. نکتهها و اشارهها: 1
که انسان بسیار کم ظرفیت است و هرگاه زیان مختصري به او برسد به سراغ خدا میرود و «1» تعبیرات این آیه اشاره به آن است
پردههاي غفلت از فطرت او کنار میرود و نور توحید هویدا میشود و چنانچه مختصر رحمت و نعمتی به او برسد، ناسپاسی
وسرکشی میکند و شرك میورزد. 2. در مورد بازگشت به فطرت توحیدي از همهي مردم یاد میکند، اما در مورد مشرك شدن
افراد به گروه خاصی اشاره میکند؛ یعنی همهي مردم غافل، ناسپاس و مشرك نمیشوند. 3. در این آیه رحمت را به خدا نسبت
دراین آیه « رَبُّهم » داده اما زیان و ضرر را به او نسبت نداده است؛ چرا که بسیاري از مشکلات نتیجهي اعمال خود ماست. 4. واژهي
دوبار تکرار شده است. این تعبیر لطفآمیز است و اشاره به آن دارد که مردم ربوبیّت و تدبیر الهی را بر وجود خویش احساس، ولی
باز هم ناسپاسی میکنند. آموزهها و پیامها: 1. انسانها، کم ظرفیت هستند و در هنگام نعمت اندك و مشکلات تفسیر قرآن مهر
جلد شانزدهم، ص: 156 مختصر، ناگهان موضع خود را عوض میکنند (شما اینگونه نباشید). 2. اگر در اثر مشکلات پردههاي
غفلت کنار برود، انسان به سوي فطرت توحیدي خویش بازمیگردد. 3. (ناسپاس مباشید که) فرجامی (بد) درانتظار مشرکان
ناسپاس است. *** قرآن کریم در آیهي سی و پنجم سورهي روم به بیدلیل بودن شرك اشاره میکند و میفرماید: 35 . أمْ أنزَلْنَا
عَلَیْهِمْ سُلْطَاناً فَهُوَ یَتَکَلَّمُ بِمَ ا کَ انُوا بِهِ یُشْرِکُونَ بلکه آیا دلیلی برآنان فرو فرستادیم و آن (دلیل)، از آنچه به وسیلهي آن شرك
میورزیدند، سخن میگوید؟! نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه اشاره شده که هر اعتقادي، حتی شرك، باید دلیل داشته باشد. این
دلیل میتواند فطري، عقلی و یا نقلی باشد. اما در آیات قبل بیان شد که فطرت انسان توحیدگراست و دلایل عقلی نیز توحید را
تأیید میکند و در این آیه بیان شده که راه نقل هم بسته است و خدا دلیلی براي اثبات شرك فرو نفرستاده است، پس شرك و
به معناي چیزي است که مایهي سلطه و پیروزي میگردد؛ از این رو به دلیل محکم و قانع « سُلطان » . بتپرستی هیچ دلیلی ندارد. 2
کننده نیز سلطان میگویند. 3. اشاره به سخن گفتنِ دلیل، نوعی تعبیر مجازي است که درهنگام روشن بودن دلیل میگوییم: گویا
4. این آیه نوعی استفهام انکاري است که با سرزنش ص: 157 «1» . این دلیل با انسان حرف میزند
یعنی به مشرکان میگوید: آیا به دنبال راهی میروید که خدا دلیلی بر آن نفرستاده است (و دلیل عقلی و «1» ؛ و توبیخ همراه است
فطري هم ندارد؟). آموزهها و پیامها: 1. شرك دلیل نقلی و الهی ندارد. 2. در اصول عقاید به دنبال دلیل باشید. 3. دلایل اعتقادات،
روشن و مطابق ادعا باشد، به طوري که گویا سخن میگوید. *** قرآن کریم در آیهي سی و ششم سورهي روم به انسانهاي کم
ظرفیت و واکنشهاي آنان در برابر نعمتها و مشکلات اشاره میکند و میفرماید: 36 . وَإذَا أذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَۀً فَرِحُوا بِهَا وَإنْ تُصِبْهُمْ
سَیِّئَۀٌ بِمَ ا قَدَّمَتْ أیْدِیهِمْ إذَا هُمْ یَقْنَطُونَ و هنگامی که رحمتی به مردم بچشانیم، بدان شادمان میشوند و اگر به خاطر دستاورد
صفحه 51 از 137
پیشینشان بدي به آنان برسد، ناگهان آنان ناامید میشوند. نکتهها و اشارهها: 1. انسانهاي کم ظرفیت در هنگام مشکلات و نعمتها
واکنشهاي متفاوتی دارند، در حالی که انسانهاي مؤمن و متعادل به هنگام نعمت مغرور نمیشوند و به هنگام مشکلات ناامید
نمیگردند و با شکر و صبر رو به درگاه الهی میآورند. 2. برخی از مشکلات و حوادث بدي که به انسان میرسد در اثر اعمال و
گناهان اوست. خدا بدین وسیله به انسان هشدار میدهد تا بیدار شود و دست از اعمال زشت خود بردارد. تفسیر قرآن مهر جلد
3. شادمانی در هنگام نعمت اگر باشکر همراه باشد خوب است، اما اگر مغرورانه باشد و موجب غفلت و شانزدهم، ص: 158
بیخبري گردد، ناپسند است. در آیهي فوق مقصود قسم دوم است. آموزهها و پیامها: 1. کم ظرفیت نباشید و در هنگام رحمت یا
مشکلات تغییر حالت ندهید. 2. (برخی) مشکلاتی که به انسان میرسد، در اثر اعمال اوست. 3. نه شادي مغرورانه خوب است و نه
نا امیدي. *** قرآن کریم در آیهي سی و هفتم سورهي روم به نشانههاي خدا در کم و زیاد شدن رزق افراد اشاره میکند و
میفرماید: 37 . أوَ لَمْ یَرَوْا أنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ و آیا اطلاع نیافتهاند که خدا روزي
را براي هرکس بخواهد (و شایسته بداند)، گسترده میسازد و تنگ میگرداند؟! قطعاً، در آن [ها] نشانههایی است براي گروهی که
ایمان میآورند. نکتهها و اشارهها: 1. یکی از عواملی که موجب غرور یا غفلت انسانها میشود، مسألهي رزق است؛ زیاد شدن
روزي، انسانهاي کم ظرفیت را گرفتار شادي مغرورانه میسازد و کم شدن روزي آنان را ناامید میگرداند. اما اگر انسان بداند که
همهي این امور به دست خداست و او براساس مصلحت و حکمت اقدام میکند، دیگر جاي نگرانی و نا امیدي یا غرور و غفلت
باقی نمیماند و چنین انسانی در هر حال سپاسگزار خداست. 2. مقصود از این که گسترش و کمبود رزق به دست خداست، آن
نیست که این امور بدون حساب است، بلکه خدا براساس مصلحت انسانها و میزان ص: 159 تلاش
3. در حدیثی از امام علی علیه السلام روایت «1» . آنها روزيشان را کم و زیاد میکند و کارهاي خدا حکمتآمیز و عالمانه است
شده که فرمودند: خداي سبحان را از آن جا شناختم که (گاه) تصمیمهاي محکم فسخ میشود و گرهها گشوده میشود و ارادههاي
یعنی گاهی خدا براي نشان دادن قدرت خویش و براي بیدار ساختن و امتحان مردم، صحنههایی به وجود «2» . قوي شکسته میشود
میآورد که گره از کارهاي مشکل باز میشود و گاه صحنهاي به وجود میآورد که اراده و تصمیم محکم افراد به نتیجه نمیرسد،
تا بدانند که همهي کارها به دست آنان نیست. آموزهها و پیامها: 1. کم و زیاد شدن رزق شما به دست خداست. 2. در کم و زیاد
شدن رزق نشانههاي خدا را ببینید. *** قرآن کریم در آیهي سی و هشتم سورهي روم در مورد حقوق خویشاوندان و بینوایان و در
راه ماندگان سفارش میکند و میفرماید: 38 . فَآتِ ذَا القُرْبَی حَقَّهُ وَالمِسْکِینَ وَا بْنَ السَّبِیلِ ذَلِکَ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ
وَاوْلَئِکَ هُمُ المُفْلِحُونَ پس حقِّ نزدیکان و بینوا و در راه مانده را به او بده؛ آن براي کسانی که (خشنودي) ذات خدا را می خواهند
بهتراست؛ و تنها آنان رستگاراناند. ص: 160 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه در مورد حقوق مالی
خویشاوندان و بینوایان و در راه ماندگان به پیامبر صلی الله علیه و آله سفارش شده است. روي سخن این آیه با پیامبر صلی الله علیه
گرت زدست برآید، چو نخل باش کریم ورت «1» . و آله است اما معناي آیه وسیع است و در حقیقت دستوري به همهي مردم است
. زدست نیاید، چو سرو باش آزاد نداشت چشم بصیرت که گِرد کرد و نخورد ببرد گوي سعادت که صرف کرد و بداد (سعدي) 2
در این آیه اشاره به آن است که این سه گروه در اموال شما شریکاند و حق دارند؛ پس اگر چیزي به آنان دادید حق « حق » تعبیر
آنان را میپردازید و منّتی بر آنان ندارید. 3. در این آیه به سه گروه خویشاوندان، بینوایان و در راه ماندگان اشاره شده است؛ زیرا
حق آنان یا نیاز آنان شدیدتر است. و یا این که این افراد حتی اگر مشمول زکات هم نباشند، کمک به آنان لازم است زیرا هزینهي
.4 «2» . برخی خویشاوندان بر انسان واجب است و اگر به بینوایان و در راه ماندگان کمک نشود ممکن است جانشان به خطر بیفتد
ذات پاك خداست نه صورت خدا؛ زیرا خدا جسم نیست تا صورت داشته باشد. در حقیقت این تعبیر اشاره به « وَجه اللَّه » مقصود از
5. در حدیثی از ص: 161 «3» . شرط کمال عمل است که همان نیت خالص و انفاق براي خداست
صفحه 52 از 137
ابوسعید خِدري صحابهي مشهور پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده: هنگامی که این آیه فرود آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله
و همین مضمون از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نیز روایت شده «1» . فدك را به فاطمه علیها السلام بخشید و تسلیم او کرد
البتّه معناي «3» . و حضرت زهرا علیها السلام نیز در گفتوگو با ابوبکر در مورد فدك به همین مطلب اشاره کرده است «2» . است
آیه وسیع است و شامل همهي خویشاوندان میشود، ولی داستان فدك و فاطمه علیها السلام مصداق کامل آن است. یعنی این آیه
در مکه نازل شده و دستور آن شامل همهي مؤمنان و خویشاوندان در هرمکان و زمان میشود، اما در مدینه، بعد از نزول مجدد آیه
آموزهها و پیامها: 1. خویشان، بینوایان و در راه «6» . فدك به فاطمه علیها السلام بخشیده شد «5» ، یا به خاطر اصل نزول آیه «4»
ماندگان، در اموال شما حقوقی دارند که باید بپردازید. 2. در انفاق قصد خالص کنید که براي (کمال) شما بهتراست. 3. انفاق با
قصد خالص عامل رستگاري است. *** ص: 162
قوانین الهی
. قرآن کریم در آیهي سی و نهم سورهي روم با نکوهش ربا خواري، به افزایش بخششهاي خالص اشاره میکند و میفرماید: 39
وَمَا آ تَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فِی أمْوَالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آ تَیْتُمْ مِنْ زَکَاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَاوْلَئِکَ هُمُ المُضْ عِفُونَ و آنچه از ربا
میدهید تا در اموال مردم افزون شود، پس نزد خدا فزونی نمییابد؛ و آنچه از [مالیات زکات میپردازید، در حالی که (خشنودي)
ذات خدا را میخواهید، پس تنها آنان (بدان) افزون یافتگاناند. نکتهها و اشارهها: 1. مفسران قرآن در مورد این آیه دو تفسیر ارائه
کردهاند: الف) مقصود همان رباي حرام است که با بخششهاي خالصانه مقایسه شده است. این آیه از نخستین آیاتی است که در
مکه در مورد ربا نازل شده و فقط آن را نکوهش میکند. سپس در سورههاي مدنی (همچون بقره، آل عمران و نساء) تحریم شده
است. ب) آیه اشاره به هدایایی دارد که افراد براي دیگران میفرستند و انتظار پاداش بیشتري دارند، که این هدایا فاقد ارزش
طبق تفسیر دوم روایاتی از اهلبیت «1» . اخلاقی و معنوي است ولی حرام نیست؛ چون شرط بازگشت بیشتر در آن نبوده است
ولی مانعی ندارد که هر دو تفسیر مورد نظر آیه باشد. 2. مقصود از زکات در این آیه همان بخشش «2» ، علیهم السلام رسیده است
و یا زکات مستحبی است؛ آیهي فوق مکی است و در محیط مکه هنوز حکم وجوب زکات نیامده بود. 3. پاداش بخششها و
زکاتهاي مستحبی دو برابر یا چندین برابر است ص: 163 که طبق آیات به ده برابر تا هفتصد برابر
آموزهها و پیامها: 1. رباخواري، برکت الهی ندارد. 2. به بخشش و زکات مستحبی با نیت خالص روي آورید که عامل «1» . میرسد
برکت است. *** قرآن کریم در آیهي چهلم سورهي روم با اشاره به وابستگی آفرینش، زندگی و مرگ انسان به خدا، به نفی
شرك میپردازد و میفرماید: 40 . اللَّهُ الَّذِي خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَفْعَلُ مِنْ ذَلِکُمْ مِنْ شَیْءٍ
سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی عَمَّا یُشْرِکُونَ خدا کسی است که شما را آفرید، سپس شما را روزي داد، سپس شما را میمیراند، سپس شما را زنده
میکند؛ آیا از شریکان شما (که براي خدا همتا قرار دادهاید) کسی هست که از این (کارها) چیزي را انجام دهد؟! او منزّه و برتر
است از آنچه شریک (او) قرار میدهند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه چهار کار اساسی خدا در رابطه با بشر بیان شده است:
آفرینش، روزي رسانی، میراندن و زنده ساختن مجدد انسان، که همهي اینها دلیلی برتوحید و نفی شرك است؛ زیرا غیر از خدا
2. اگر این امور چهارگانه به دست خداست، پس «2» . کسی این کارها را انجام نداده است و شریکی در این موارد براي او نیست
پرستش نیز مخصوص اوست حال آن که برخی افراد مقام پروردگار را در حدّ بتها پایین آوردهاند و خدا از این امور منزّه است.
ص: 164 آموزهها و پیامها: 1. خدا را از کارهاي او بشناسید. 2. به ناتوانی معبودان غیر از خدا
بنگرید و شرك نورزید. *** قرآن کریم در آیهي چهل و یکم سورهي روم به رابطهي گناه با تباهی جهان اشاره میکند و
میفرماید: 41 . ظَهَرَ الفَسَادُ فِی البَرِّ وَالبَحْرِ بِمَا کَسَ بَتْ أیْدِي النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ به خاطر دستاورد مردم،
صفحه 53 از 137
تباهی در خشکی و دریا آشکارشد؛ تا (سزاي) بعضی از آنچه انجام دادهاند را به آنان بچشاند؛ باشد که آنان بازگردند. نکتهها و
اشارهها: 1. این آیه یک قانون است که به صورت قضیهي حقیقیه بیان شده است و مخصوص زمان و مکان خاصی نیست. این
قانون به ما میگوید که هرجا فسادي پیدا شود بازتاب اعمال مردم است. 2. برخی مفسران برآناند که آیه ناظر به قحطی و
خشکسالی است که به خاطر نفرین مردم دامان مشرکان مکه را گرفت. ولی اگر این مطلب را از نظر تاریخی بپذیریم، بازهم
در این آیه « فساد » 3. مقصود از «1» . معناي آیه محدود به آن عصر نمیشود، بلکه خشکسالی آن عصر یکی از مصادیق آیه است
هرگونه مفاسد اجتماعی، بلاها و ممنوعیت نعمتها و برکتهاست که در اثر خلافکاري و گناه افراد به وجود میآید. 4. هر کار
خلاف و قانونشکنی که توسط افراد جامعه صورت میگیرد در سازمان اجتماع تأثیر میگذارد و همچون غذاي مسموم، پیکر
اجتماع را بیمار میسازد و آثار سوء آن دامان انسان را میگیرد. ص: 165 براي مثال: دورغگویی
عامل سلب اعتماد عمومی است؛ خیانت در امانت، روابط اجتماعی را سست میکند؛ سوء استفاده از آزادي به دیکتاتوري
میانجامد و استبداد، ظلم، تبعیض و محرومیت جامعه را به انفجار میکشاند. 5. در احادیث اسلامی برخی آثار پنهان گناهان نیز
و ترك رفت و آمد با خویشاوندان، عمر « قطع رَحم » بیان شده است که این آثار براي ما ناشناخته است: براي مثال، بیان شده که
و حتی در حدیثی از امام «1» . انسان را کوتاه میکند و شیوع عمل زشت (زنا) عامل نابودي انسان میشود و روزي را کم میکند
«2» . صادق علیه السلام روایت شده که آنها که به وسیلهي گناه میمیرند، بیش از کسانی هستند که با مرگ طبیعی از دنیا میروند
6. در این آیه به یکی از آثار تربیتی بلاها و آفتها اشاره شده است که همان بیداري انسان از خواب غفلت و بازگشت به سوي
خداست. 7. مقصود از خشکی و دریا در این آیه هرگونه خشکی و دریایی است که بر اثر اعمال ناشایست انسانها آلوده و تباه
میشود؛ یعنی ممکن است تمام جهان در اثر خلافکاري انسانها آلوده و فاسد شود. آموزهها و پیامها: 1. گناه و خلافکاري انسان
عامل تباهی جهان است. 2. خلافکاري نکنید که آثار زیانبار گناه دامان خود شما را میگیرد. 3. مشکلات جهان زمینهساز بیداري
و بازگشت انسانهاست. *** ص: 166 قرآن کریم در آیهي چهل و دوم سورهي روم مردم را به
جهانگردي هدفدار فرا میخواند و میفرماید: 42 . قُلْ سِیرُوا فِی الأرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَ انَ عَاقِبَۀُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ کَانَ أکْثَرُهُمْ
در زمین گردش کنید و بنگرید فرجام کسانی که پیش از [شما] بودند چگونه بوده است! بیشتر آنان مشرك » : مُشْرِکِینَ بگو
تا اسرار آفرینش و «1» نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم در آیات متعدد انسانها را به گردشگري هدفمند فرا میخواند «. بودند
سرگذشت پیشینیان را مطالعه کنند و عبرت بیاموزند. 2. گردشگري معمولًا گاهی بدون هدف است و گاهی با هدف گسترش
دامنهي استعمار و استثمار و انتقال فرهنگهاي ناسالم صورت میگیرد. ولی جهان گردي در اسلام هدفی انسانی و صحیح دارد؛
یعنی مطالعه در اسرار جهان و سرگذشت ستمکاران و عبرتآموزي از آنها و گسترش فرهنگ سالم. 3. اگر انسان به گردشگري در
زمین بپردازد و قصرهاي ویران شده و استخوانهاي پوسیدهي جباران را بنگرد و سرانجام کافران، ستمکاران و مشرکان را ببیند،
میآموزد که راه سرکشان تاریخ را دوباره تجربه نکند و خود را به دامن عذاب و هلاکت نیفکند. 4. اکثر پیشینیان مشرك بودند
ولی با این حال هلاك شدند. ص: 167 این هشداري است به مشرکان در گذشته و حال که پایان
کار خویش را بنگرند و دست از سرکشی بردارند و نیز نوعی دلداري به مسلمانان است که از انبوه مشرکان نهراسند که درگذشته
نیز (همچون زمان ما) اکثریت مردم جهان مشرك بودهاند. آموزهها و پیامها: 1. جهانگردي هدفدار کنید. 2. در گردشگري خود
به فرجام گذشتگان توجه کنید و عبرت بگیرید. 3. اکثریت جامعهي بشري مشركاند. *** قرآن کریم در آیات چهل و سوم تا
چهل و پنجم سورهي روم با دعوت به دین استوار به واکنش کافران و مؤمنان در برابر آن و فرجام آنان اشاره میکند و میفرماید:
45 . فَأقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ القَیِّمِ مِنْ قَبْلِ أنْ یَأتِیَ یَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ یَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ* مَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحاً -43
فَلأَنفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ* لِیَجْزِيَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَ اتِ مِنْ فَضْ لِهِ إنَّهُ لا یُحِبُّ الکَافِرِینَ پس روي (وجود) خود را به سوي دینِ
صفحه 54 از 137
استوار راست دار؛ پیش از آنکه روزي فرا رسد که از [جانب خدا هیچ بازگشتی براي آن نیست؛ در آن روز (مردم) متفرّق
میشوند.* هر کس کفر ورزد، کفرش بر [زیان اوست؛ و کسانی که [کار] شایسته انجام دهند، پس به [سود] خودشان (فرجام
نیکی) آماده میسازند.* تا (خدا) کسانی را که ایمان آورده و [کارهاي شایسته انجام دادهاند، از بخشش خود پاداش دهد؛ [چرا]
که او کافران را دوست نمیدارد. ص: 168 نکتهها و اشارهها: 1. هر چند خطاب این آیه به پیامبر
صلی الله علیه و آله است، اما در حقیقت روي سخن آیه با همهي مسلمانان است که باید رو به سوي دین استوار کنند. 2. مقصود از
همان دین استوار اسلام است که برپادارندهي نظام زندگی مادي و معنوي انسان است؛ از این رو لازم است که روي « دین قَیّم »
وجود خود را به سوي این دین استوار کنیم و منحرف نشویم. 3. در این آیات به پراکندگی انسانها در رستاخیز اشاره شده که
نمادي از پراکندگی آنان در دنیاست؛ یعنی همان گونه که انسانها در این دنیا به دو گروه کافر و مؤمن و در نتیجه در آن جا به دو
گروه بهشتی و دوزخی تقسیم میگردند. 4. در این آیات بیان شده که هرکس کفر ورزد، زیانش به خودش میرسد و هر کس
ایمان آورد و کار شایسته انجام دهد، خودش سود میکند؛ یعنی کفر و ایمان و اعمال زشت و زیباي شما بر خدا اثري ندارد بلکه به
خودتان باز میگردد و در اثر آن شاد یا غمگین میشوید. 5. در این آیات بیان شده که در رستاخیز هیچ بازگشتی نیست. آري؛
عالم هستی مراحلی دارد که پس از عبور از یک مرحله بازگشت به مرحلهي قبل ممکن نیست؛ براي مثال بازگشت انسان به
مرحلهي طفولیت یا جنینی و یا از آخرت به دنیا ممکن نیست. آموزهها و پیامها: 1. به دینی روي آورید که استوار باشد. 2. قبل از
4. هدف خدا، پاداش دادن به مؤمنان «. هر چه کنی به خودکنی » . رسیدن رستاخیز، تکلیف آیین خود را روشن سازید. 3
شایستهکردار است، نه کافران. *** ص: 169 قرآن کریم در آیهي چهل و ششم سورهي روم به
نشانههاي خدا در وزش بادها و فواید آن اشاره میکند و میفرماید: 46 . وَمِنْ آیَاتِهِ أنْ یُرْسِلَ الرِّیَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِیُذِیقَکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ
وَلِتَجْرِيَ الفُلْکُ بِأمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْ لِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ و از نشانههاي او این است که بادها را مژدهرسان میفرستد، تا شما را از
(باران) رحمتش بچشاند و تا کشتیها به فرمانش روان شوند و تا از بخشش او (روزي) بجویید و باشد که شما سپاسگزاري کنید.
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه فرستادن بادها مایهي رحمت و بشارت معرفی شده است. بادها مژدهرسان آمدن ابر و باران هستند و
امید را در دلها زنده و زمینهاي خشک را سیراب میکنند. بادها رحمت الهی هستند و گرما و سرما را تعدیل و هوا را تصفیه و
تازه میکنند و از تأثیر حرارات شدید آفتاب میکاهند. بادها وسیلهي آمیزش گیاهان هستند و کشتیها را به حرکت درمی آورند و
مسافران و بارها را جابهجا میکنند. 2. بادها وسیلهاي براي روزي مردم هستند؛ زیرا با جابهجا کردن ابرها عامل رشد کشاورزي و با
جابهجا کردن کشتیها عامل رشد تجارت میشوند و در نتیجه، کار و تلاش زیادتر و روزي مردم بیشتر میشود. آموزهها و پیامها:
1. با مطالعه در گردش بادها و آثار آن، خداشناس شوید. 2. به نعمت باد و فواید آن توجه و سپاسگزاري نمایید. 3. بادها عامل
حرکت و برکت هستند. *** ص: 170 قرآن کریم در آیهي چهل و هفتم سورهي روم به قانون
الهی در مورد یاري مؤمنان و مجازات خلافکاران اشاره میکند و میفرماید: 47 . وَلَقَدْ أرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ رُسُلًا إلَی قَوْمِهِمْ فَجَاؤُوهُمْ
بِالبَیِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِینَ أجْرَمُوا وَکَانَ حَقّاً عَلَیْنَا نَصْ رُ المُؤْمِنِینَ و به یقین، پیش از تو فرستادگانی را به سوي قومشان فرستادیم و با
دلیلهاي روشن به سراغ آنان آمدند و از کسانی که خلافکاري کردند انتقام گرفتیم؛ و یاري مؤمنان، حقّی بر عهدهي ماست.
نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي قبل سخن از مبدأ آفرینش بود و در آیات بعد سخن از معاد و در این آیه سخن از نبوّت است و بدین
صورت سه اصل اساسی عقاید اسلامی تکمیل میشود. البته در آیات قبل و بعد، از فرستادن بادهاي رحمت، و در این آیه از
فرستادن پیامبران رحمت سخن گفته شده است. این هشداري است به کسانی که نعمتهاي مادي و معنوي به سوي آنان فرستاده
درمورد انسانها به معناي نوعی حالت نفسانی و لذت است که در اثر مجازات دیگران به « انتقام » . میشود ولی ناسپاسی مینمایند. 2
وجود میآید، اما در مورد خدا این حالتهاي نفسانی وجود ندارد و مقصود همان مجازات اعمال خود انسانهاست. 3. در این آیه
صفحه 55 از 137
که به طور مسلّم یاري کردن «1» یک سنّت و قانون الهی در مورد یاري مؤمنان بیان شده است. این قانون با چند تأکید بیان میدارد
4. یاري مؤمنان بر عهدهي خداست و او بدون نیاز به دیگران این وعده را عملی میسازد. ص: 171
مؤمنان گاهی دیر یا زود انجام میگیرد، ولی صورتهاي آن متفاوت است. گرفتاريها و آلودگیهاي کافران که موجب نابودي
آنان میشود، یکی از عوامل یاري مؤمنان است؛ همان طور که پیروزيهاي مؤمنان در صحنههاي فرهنگی، نظامی و سیاسی از
مظاهر امداد الهی است. البته گاهی نیز مؤمنان در اثر غفلت یا امتحان گرفتار شکستهاي موضعی میشوند که این شکستها نیز
خود مقدمهي پیروزيهاي بزرگتر است. آموزهها و پیامها: 1. فرستادن پیامبران الهی، پیشینهاي تاریخی دارد. 2. پیامبران الهی
دلیلآور بودند. 3. امدادرسانی به مؤمنان قانون حتمی الهی است (پس امیدوار باشید). 4. خدا خلافکاران را مجازات میکند (پس
مراقب باشید). 5. اگر یاري الهی را میطلبید، مؤمن باشید، نه خلافکار. ***
نشانه هاي خدا در چرخه آب در طبیعت
قرآن کریم در آیات چهل و هشتم و چهل و نهم سورهي روم به نشانهي خدا در چرخهي تولید ابر و باران اشاره میکند و
میفرماید: 48 و 49 . اللَّهُ الَّذِي یُرْسِلُ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَاباً فَیَبْسُطُهُ فِی السَّمَاءِ کَیْفَ یَشَاءُ وَیَجْعَلُهُ کِسَفاً فَتَرَي الوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإذَا
أصَابَ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ.* وَإنْ کَانُوا مِنْ قَبْلِ أنْ یُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ خدا کسی است که بادها را می
فرستد و (آن بادها) ابري را برمیانگیزند و (خدا) آن را در آسمان، هرگونه که بخواهد، میگستراند و آن را قطعه قطعه میگرداند،
پس باران را میبینی در حالی که از لا به لاي آن خارج میشود؛ و هنگامی که آن (باران) را به هرکس از بندگانش که بخواهد،
برساند، ناگهان آنان شادي میکنند (و مژده میدهند)!* و مسلماً، پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود، (دقیقاً تا) پیش از آن،
مأیوس بودند. ص: 172 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به چرخهي تولید بادهاي بارانزا اشاره شده
است؛ بادها قطعات ابر را از دریاها به سوي زمینهاي خشک و تشنه میرانند و آنها را بر صحنهي آسمان میگسترانند، سپس آن را
متراکم و باران زا میسازند. 2. قطرات باران به صورت ذرات کوچکی از لابهلاي ابرها (سپس از میان بادها) به طرف زمین
میآیند؛ یعنی غلظت ابرها (و وزش بادها) مانع خروج باران و رسیدن آنها به زمین نمیشود. 3. در این آیه تأکید شده که قبل از
آموزهها «1» . نزول باران، یعنی چند لحظه قبل، چهرههاي مردم عبوس و مأیوس بود، اما ناگهان باران رحمت بارید و لبخندان شد
و پیامها: 1. با مطالعهي چرخهي باد و باران، خدا شناس شوید. 2. باران عامل امیدواري و شادمانی جامعه است. *** قرآن کریم در
آیهي پنجاهم سورهي روم رویش زمین را شاهد معاد معرفی میکند و میفرماید: 50 . فَانظُرْ إلَی آ ثَارِ رَحْمَۀِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الأرْضَ
بَعْدَ مَوْتِهَا إنَّ ذَلِکَ لَمُحْیِی المَوْتَی وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ پس به آثار رحمت الهی بنگر که چگونه زمین را بعد از مردنش زنده
میکند؛ قطعاً، آن (خدا) زنده کنندهي مردگان است و او برهر چیزي تواناست. نکتهها و اشارهها: 1. در آیات متعدد قرآن از باران
زیرا ص: 173 باران مظهر مهر الهی و مایهي برکت و رحمت «2» ؛ یاد شده است « رحمت » با عنوان
است و انسان و زمین مرده را سیراب و سر سبز میسازد و هوا را لطیف و صاف میکند و همه جا را شستوشو میدهد و هوا را
تعدیل کرده به صورت نهرها و رودخانهها جاري میشود و انسان به وسیلهي آن برق و نور تولید میکند. 2. در آیات پیشین
فرستادن ابرها و نزول باران را نشانهاي از نشانههاي خدا معرفی کرد و اینک دراین آیه از آثار نزول باران، یعنی زنده شدن زمینها
براي معاد شاهد میآورد یعنی قرآن از یک پدیدهي طبیعی براي مبدأ و معاد دلیل میآورد. این بهار نو ز بعد برگریز هست برهان
وجود رستخیز در بهار آن سِرها پیدا شود هر چه خورده است این زمین رسوا شود (مولوي) 3. قانون حیات و مرگ در طبیعت و
انسانها شبیه یکدیگرند. کسی که طبیعت مرده را به وسیلهي چند قطره باران زنده میکند، میتواند انسانهاي مرده را نیز زنده
سازد، چراکه مرگ و حیات در همه جا به دست اوست. آموزهها و پیامها: 1. با مطالعه در چگونگی زندهشدن طبیعت، به حقّانیّت
صفحه 56 از 137
معاد پیببرید. 2. به پدیدههاي طبیعی بادقت بنگرید تا معادشناس شوید. 3. احیاگر رستاخیز همان حیاتبخش زمین است. 4. باران
مظهر مهر الهی است. *** ص: 174 قرآن کریم در آیهي پنجاه و یکم سورهي روم به انسانهاي
کمظرفیت و ناسپاس اشاره میکند و میفرماید: 51 . وَلَئِنْ أرْسَلْنَا رِیحاً فَرَأوْهُ مُصْ فَرّاً لَظَلُّوا مِنْ بَعْدِهِ یَکْفُرُونَ و اگر بادي (سوزان)
بفرستیم و آن را زرد شده ببینند، حتماً بعد از آن ناسپاس میگردند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به انسانهاي کمظرفیتی اشاره
شده که ایمان آنها به وزش یک باد بستگی دارد؛ یعنی اگر بادي مژدهآور و بارانزا بوزد، ایمان میآورند، ولی اگر (احیاناً) بادي
سوزان و بدون باران بوزد و باعث نابودي مزرعهي آنها شود، ناسپاسی میکنند و راه کفران در پیش میگیرند. بر خلاف مؤمنان
به معناي رنگ زرد یا ظرف خالی است و « مُصْفراً » . واقعی که در همه حال سپاسگزار خدایند و این امور را امتحان الهی میدانند. 3
در این جا مقصود بادهاي زرد و تیرهي همراه با گرد و غبار و یا ابرهاي زرد و نازك است که باران ندارند و یا گیاهان و درختان
4. در آیات پیشین بادهاي باران زا و مفید را به صورت جمع (ریاح) «1» . زرد که در اثر وزش بادهاي زیانآور پژمرده میشوند
آورد و در این آیه از بادهاي زیانآور به صورت مفرد (ریح) یاد شد. این تعبیر اشاره به آن است که بادهاي زیان آور استثنایی و
نادر است و در همان یک بار که میوزد اثر زیانبار خود را میبخشد، برخلاف بادهاي مفید که زیاد است و تأثیر آن در وزش
دایمی آن است. 5. انسانهاي کمظرفیت که بادهاي مفید زیادي دیدهاند و شادمان شدهاند یک بارکه باد زیانآور میبینند ناسپاسی
میکنند. ص: 175 آموزهها و پیامها: 1. کم ظرفیت نباشید و ایمان شما با یک باد زیانبار از بین
نرود. 2. اگر گاهی پدیدههاي طبیعی به شما زیان رساند، ناسپاسی نکنید (و به یاد نعمتهاي فراوان خدا باشید). 3. ایمان باد آورده
را باد میبرد. *** قرآن کریم در آیات پنجاه و دوم و پنجاه و سوم سورهي روم مخاطبان پیامبر صلی الله علیه و آله را به چهار
گروه تقسیم میکند و فقط مؤمنان را شنوندگان واقعی معرفی میکند و میفرماید: 52 و 53 . فَإنَّکَ لا تُسْمِعُ المَوْتَی وَلا تُسْمِعُ الصُّمَّ
الدُّعَاءَ إذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ.* وَمَا أ نْتَ بِهَادِ العُمْیِ عَنْ ضَ لالَتِهِمْ إنْ تُسْمِعُ إلَّامَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ پس، در حقیقت، تو ن
(میتوانی سخن را) به گوش مردگان برسانی، و ن (میتوانی) صدا را به گوش ناشنوایان برسانی، هنگامی که پشت کرده روي
برمیتابند.* و تو راهنماي کور (دل) ها از گمراهیشان نیستی، (تو سخنت را) به گوش کسی نمیرسانی مگر کسانی که به
نشانههاي ما ایمان میآورند؛ چرا که آنان تسلیم شدهاند. نکتهها و اشارهها: 1. مرگ و حیات و چشم و گوش دوگونه است: الف)
مرگ و حیات و چشم و گوش طبیعی و ظاهري و جسمانی انسان که در این جهان مادي به کار گرفته میشود. ب) مرگ و حیات
و چشم و گوش باطنی و معنوي انسان که برتر از حیات طبیعی و ظاهري انسان است و به وسیلهي آنها حقایق درك میشود و
ریشهي سعادت انسان در به کارگیري آنهاست؛ یعنی ممکن است برخی افراد به ظاهر زنده، اما از نظر معنوي مرده باشند و یا
.2 افرادي به ظاهر بینا و شنوا، ولی چشم و گوش خود را نسبت به حقایق بسته باشند. ص: 176
انسانهایی حقایق را درك میکنند که قلبی آماده و چشمی بینا و گوشی شنوا دارند، و گرنه هنگامی که انسان دل مرده باشد و
چشم و گوش خود را به روي فهم حقایق بسته باشد، اگر پیامبر صلی الله علیه و آله هم حاضر شود و آیات الهی را بر آنها بخواند،
نتیجه نخواهد داشت. 3. همهي انسانها دل و گوش و چشم دارند، ولی آنچه پرده بر آنها میاندازد و مانع درك حقیقت میشود،
همان گناه، لجاجت، تقلید نا به جا و انحرافات است. 4. دراین آیه به سه مرحلهي مختلف از انحرافات و موانع درك حقایق اشاره
شده است الف) مرحلهي شدید انحرافات دلمردگی و عدم درك حقایق به وسیلهي وجدان باطنی است. ب) مرحلهي بعدي
ناشنوایی است؛ به ویژه ناشنوایانی که از شنیدن حقایق گریزاناند و روي برمیتابند. ج) مرحلهي سوم نابینایی است؛ یعنی کسانی
5. در این آیات از بینایی و شنوایی «1» . که چشم خود را بر روي حقایق میبندند که هدایت اینافراد درگمراهیها دشوار است
انسان نام برده شده، ولی از حواس دیگر انسان نامی به میان نیامده است؛ شاید به خاطر آن که اکثر معلومات انسان از طریق گوش و
چشم به دست میآید. آموزهها و پیامها: 1. دلمردگان و ناشنوایان حقیقت گریز و کسانی که چشم خود را بر حقایق بستهاند
صفحه 57 از 137
بهرهاي از سخنان رهبران الهی نمیبرند. 2. ایمان و تسلیم، زمینهساز بهرهگیري از رهنمودهاي رهبران الهی است. 3. دلمردگی و
چشم و گوش شنوا نداشتن، مانع هدایت انسان است پس رهبران الهی براي اینگونه افراد سرمایهگذاري نکنند. *** تفسیر قرآن
مهر جلد شانزدهم، ص: 177 قرآن کریم در آیهي پنجاه و چهارم سورهي روم ناتوانی و توانایی انسان را یکی از نشانههاي خدا
معرفی میکند و میفرماید: 54 . اللَّهُ الَّذِي خَلَقَکُمْ مِنْ ضَ عْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَ عْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَ عْفاً وَشَیْبَۀً یَخْلُقُ مَا
یَشَاءُ وَهُوَ العَلِیمُ القَدِیرُ خدا کسی است که شما را از کمتوانی آفرید؛ سپس بعد از کمتوانی، نیرویی قرارداد، آنگاه بعد از نیرو
(مندي) کمتوانی و پیري قرارداد؛ (خدا) آنچه را بخواهد، میآفریند؛ و او دانا [و] تواناست. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه
سرگذشت انسان را درسه مرحله به تصویر کشیده است: الف) مرحلهي کودکی که در این مرحله انسان فردي ناتوان است. ب)
مرحلهي جوانی است که فردي توانمند میگردد. ج) مرحلهي پیري که در این مرحله انسان دوباره ضعیف میشود. آري؛ این
دگرگونیها و فراز و نشیبها دلیل این حقیقت است که نیرومندي و ناتوانی انسان در اختیار او نیست و شخص دیگر زندگی او را
را اضافه میکند، درحالی که در مورد ضعف مرحلهي « پیري » رهبري میکند. 2. در این آیه درمورد ناتوانی مرحلهي سوم، کلمهي
را نیاورد. شاید به خاطر آن که ناتوانی پیري دردناكتر است؛ چراکه اولًا، رو به سوي مرگ میرود و ثانیاً، « کودکی » اول، کلمهي
3. اشاره به علم و قدرت «1» . مردم از افراد پیر انتظارات زیادي دارند که از کودکان ندارند، در حالی که ناتوانی آنان یکسان است
خدا درپایان آیه، نوعی هشدار و بشارت است به این که خدا از اعمال و نیتهاي شما آگاه و برپاداش و کیفر شما تواناست. تفسیر
. قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 178 آموزهها و پیامها: 1. با مطالعهي مراحل مختلف توانمندي و ناتوانی انسان، خداشناس شوید. 2
فراز و نشیبهاي زندگی بشر دلیل بر علم و قدرت الهی است. *** قرآن کریم در آیات پنجاه و پنجم و پنجاه و ششم سورهي روم
به گفتوگوي مؤمنان و خلافکاران در رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 55 و 56 . وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَۀُ یُقْسِمُ المُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ
سَاعَۀٍ کَذَلِکَ کَانُوا یُؤْفَکُونَ.* وَقَالَ الَّذِینَ اوتُوا العِلْمَ وَالإیمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی کِتَابِ اللَّهِ إلَی یَوْمِ البَعْثِ فَهَذَا یَوْمُ البَعْثِ وَلَکِنَّکُمْ کُنتُمْ لا
تَعْلَمُونَ و روزي که ساعت (: قیامت) برپا میشود، خلافکاران سوگند یاد میکنند که غیر از ساعتی (در دنیا یا برزخ) درنگ
به » : نکردند! اینچنین (از درك حقیقت) بازگردانده میشدند.* و [لی کسانی که دانش و ایمان به آنان داده شده است، میگویند
یقین، (بر اساس آنچه) در کتاب (علم) خداست، تا روز رستاخیز درنگ کردید، و این، روز رستاخیز است و لیکن شما هرگز
به معناي یک لحظهي ناگهانی است و به رستاخیز هم ساعۀ میگویند؛ چون در یک « ساعۀ » . نکتهها و اشارهها: 1 «. نمیدانستید
لحظه برپا میشود و یا اعمال بندگان به سرعت رسیدگی میشود. در این آیه واژهي ساعۀ به هر دو معنا به کار رفته است. 2. در این
آیه محل توقف مجرمان مشخص نشده است، اما مفسران در این مورد دو احتمال دادهاند: الف) مقصود توقف مجرمان در دنیا باشد
که همچون لحظهاي زودگذر است. ب) مقصود توقف خلافکاران در برزخ باشد که تا رستاخیز ادامه دارد، ولی هنگامی که به
ص: 179 البته مانعی ندارد که مقصود آیه هردو معنا «1» . رستاخیز میرسند آن را ساعتی میپندارند
باشد. 3. مجرمان سوگند یاد میکنند که در دنیا یا برزخ لحظهاي بیش درنگ نکردهاند، در حالی که این مطلب دروغ است. البتّه
مجرمان به طور غیر عمد سوگند دروغ میخورند؛ چون واقعاً خیال میکنند که لحظهاي بیش درنگ نکردهاند. آري؛ چهرهي واقعی
یعنی مدت درنگ «2» ؛ در این آیات کتاب علم الهی است « کتاب اللَّه » 4. مقصود از «1» . مطالب براي آنان دگرگون شده است
مجرمان در دنیا یا برزخ در نزد خدا مشخص و در کتاب علم او ثبت شده است. 5. در این آیات علم بر ایمان مقدم شده است. شاید
این تعبیر اشاره به آن باشد که علم پایهي ایمان است. 6. مقصود از صاحبان علم و ایمان در این آیه، مؤمنان آگاه یا فرشتگان الهی
هستند و در برخی احادیث آمده است که مقصود از صاحبان علم و ایمان، امامان معصوم علیهم السلام از نسل علی علیه السلام
البتّه مانعی ندارد که همهي این موارد مصداق آیه باشد؛ هر چند ائمه علیهم السلام مصداق کامل آیه هستند. آموزهها و «3» . هستند
پیامها: 1. خلافکاران برآورد صحیحی از زمان ندارند. 2. دانشمندان با ایمان حقایق زمان و وقایع رستاخیز را درك میکنند (شما
صفحه 58 از 137
هم اینگونه باشید). 3. به گفتوگوي خلافکاران و دانشمندان در رستاخیز توجه کنید و ص: 180
درس عبرت بگیرید. *** قرآن کریم در آیهي پنجاه و هفتم سورهي روم به فایده نداشتن عذرخواهی ستمکاران در رستاخیز اشاره
میکند و میفرماید: 57 . فَیَوْمَئِذٍ لا یَنفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ و در آن روز، کسانی که ستمکاري کردند
عذرخواهی آنان سودي ندارد و از آنان تقاضاي عذرخواهی نمیشود (تا مورد رضایت قرارگیرند). نکتهها و اشارهها: 1. در برخی
اما از ظاهر این آیه استفاده میشود که آنان «1» آیات قرآن بیان شده که اصلًا به مجرمان اجازهي عذرخواهی داده نمیشود
عذرخواهی میکنند ولی عذر خواهی آنان سودي ندارد. این دو مطلب چگونه با هم سازگار است؟ پاسخ آن است که منافاتی بین
این دو مطلب وجود ندارد. رستاخیز مراحل مختلفی دارد که در برخی مراحل به گناهکاران اجازهي سخن گفتن داده نمیشود و در
برخی مراحل اجازه داده میشود، ولی عذرخواهی آنان سودي ندارد. 2. ستمکاران در رستاخیز عذرخواهی و عذرتراشی میکنند؛
ولی سردمداران کفر «3» . و گاهی انحراف خود را به دوش شیطان میاندازند «2» یعنی گاهی گناه خود را به گردن سردمداران کفر
و شیطان به آنان پاسخ میدهند که خودتان را سرزنش کنید که هدایت به سراغتان آمد، ولی گمراهی را برگزیدید. تفسیر قرآن
مهر جلد شانزدهم، ص: 181 آموزهها و پیامها: 1. گناهکاران اگر میخواهند معذرتخواهی و توبه کنند در همین دنیا انجام دهند
که در رستاخیز دیر است. 2. ستمکاران از روزي بترسند که حتی عذرخواهیشان سودي ندارد. *** قرآن کریم در آیات پنجاه و
. هشتم و پنجاه و نهم سورهي روم به مثالهاي هدایتآمیز قرآن و واکنش منفی کافران ناآگاه اشاره میکند و میفرماید: 58 و 59
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا القُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ وَلَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیَۀٍ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إنْ أ نْتُمْ إلَّامُبْطِلُونَ.* کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَی قُلُوبِ
الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ و به یقین، براي مردم در این قرآن از هر (گونه) مثالی زدیم، و اگر آیهاي براي آنان بیاوري، قطعاً، کسانی که کفر
. این گونه خدا بر دلهاي کسانی که نمیدانند، مهر مینهد. نکتهها و اشارهها: 1 *«. شما جز باطلگرا نیستید » : ورزیدند، میگویند
در قرآن کریم مثالها و مطالب متنوعی وجود دارد که براي همهي مردم مفید و بیدار کننده است. آري؛ قرآن مجموعهاي از
داستانهاي عبرتآموز پیشینان، مسائل اخلاقی و برنامههاي عملی، هشدارها و بشارتها ومثالهایی از طبیعت است که همگی یک
هدف را دنبال میکنند و آن هدایت است. 2. کافران خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمنان، بلکه به همهي طرفداران خدا
میگویند که شما بر باطل هستید. این تهمت شامل همهي تهمتها همچون نسبت دروغ، سحر، جنون و اساطیر میشود و کافران در
در اصل به معناي مهر « یَطبَعُ » .3 طول تاریخ این تهمتها را به پیامبران و مؤمنان میزدند. ص: 182
نهادن است؛ هنگامی که میخواهند چیزي دست نخورده بماند، آن را محکم میبندند و با وسیلهاي برآن مهر میزنند. این تعبیر
کنایه از دلهاي نفوذناپذیر است. آري؛ دلهاي افراد جاهل در اثر گناه، لجاجت و ناآگاهی حسّ تشخیص خود را از دست
میدهند و چیزي را درك نمیکنند. گویا مهري برآن نهاده شده است. آموزهها و پیامها: 1. شما در قرآن مطالب متنوعی مییابید
. (پس از آنها استفاده کنید). 2. کافران در برابر آیات الهی واکنش منفی و تهمتآمیز نشان میدهند (شما اینگونه نباشید). 3
ریشهي انحراف کافران، ناآگاهی و کوردلی آنان است. *** قرآن کریم در آخرین آیهي سورهي روم خواستار شکیبایی و
گرانسنگی پیامبر صلی الله علیه و آله میشود و با دلداري به ایشان میفرماید: 60 . فَاصْبِرْ إنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا
یُوقِنُونَ پس شکیبا باش که وعدهي خدا حق است؛ وهرگز کسانی که یقین ندارند تو را (بیثبات و) سبکسار نسازند. نکتهها و
که آنها را بر کافران پیروز سازد و جانشین و خلیفهي «1» اشارهها: 1. خدا در آیات قرآن مکرر به مؤمنان وعدهي یاري داده است
زمین گرداند. اینک در این آیه با یادآوري این وعدهها به پیامبر صلی الله علیه و آله دلداري میدهد. 2. روي سخن این آیه با
پیامبر صلی الله علیه و آله است اما در حقیقت وظایف رهبران ص: 183 الهی و اسلامی را بیان
میکند. 3. در این آیه دو دستور اساسی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میدهد: الف) شکیبایی در برابر مشکلات؛ ب)
گرانسنگی و متانت که شایستهي یک رهبر الهی است. 4. در این آیه به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور میدهد که صبر کن و
صفحه 59 از 137
مراقب باش که تو را عصبانی و خشمگین نکنند، تا سبک شوي، بلکه گرانسنگ و با متانت و استوار باش. آموزهها و پیامها: 1. در
برابر دشمن شکیبا و گرانسنگ باشید. 2. وعدهي (پیروزي) الهی حتمی است. *** ص: 185
بخش